معرفی رمان:
رمان ترانه دوری _ کسی چه میداند که بزرگ شدن در خانهای به نام پرورشگاه یعنی چه؟ کسی چه میداند درک نکردن مفاهیم خانواده و پدر و مادر یعنی چه؟ کسی چه میداند احتیاج به مادر و پدر داشتن یعنی چه؟ اما دخترک میدانست، پسرک هم میدانست اما یک جایی یکی باید روی احساسات و روابط حسنه پا بگذارند تا مفاهیم مجهول طرف مقابل معلوم شوند! دخترک باید پسرک را طرد میکرد و الا که روی همه احساسات و علاقهاش پا نمیگذاشت… .
رمان ترانه دوری
قسمتی از رمان:
توی مبل فرو رفتم و با کنترل مشغول جابهجایی کانالهای تلویزیون شدم.
یکی از یکی حوصلهسربرتر! خب منطقی بود ساعت چهار صبح هیچ کانالی فیلم و برنامه جذابی پخش نمیکنه وقتی مخاطبی وجود نداره!
همه که مثل من دچار بیخوابی نیستند. بیخوابیای که به خاطر پیشنهاد اون کار به سرم زده بود.
تلویزیون رو خاموش کردم و توی گوگل اسم مسیح کاویانی رو سرچ کردم. لحظاتی به خاطر کندی نت طول کشید اما اون لحظات به اندازه سالها برای من طول کشید.
اسم همون بود اما آیا واقعا خودش بود؟ واقعاً اونقدر بزرگ و معروف شده که بخوان مستند زندگیش رو بسازن؟ همون مسیح کوچولویی که با گریه از بغلم جدا شد؟ همون مسیحی که… .
با تصاویری که صفحه گوشی رو پر کرده بود قلبم بیش از پیش به تپش افتاد. خودش بود اما نه خود کوچیکش! من میشناختمش حتی اگر چهرهای مردونه پیدا کرده باشه، حتی اگر برای جذابیت بیشتر توی عکسهاش اخم کرده باشه، حتی اگر صورتش رو ریش پوشونده باشه!
لبم رو به دندون کشیدم و به چشمهام اجازه تر شدن دادم. یعنی اون هم من رو به یاد داره؟ یادش میاد مریمی رو که هیچوقت ازش جدا نمیشد؟
پیشنهاد میشود
رمان راهی برای دست یافتن (جلد دوم)
چرا فایل پی دی اف دانلود نمیشه؟
لینکهای دانلود مشکل داشتند اصلاح شدند.
رمان رو تا نصفه خوندم گفتم حالا قشنگ میشه حالا قشنگ میشه ولی آخرشم جذبم نکرد ، ولش کردم ….بهاربانو