معرفی رمان:
دانلود رمان آرامش بودنت _ در پی ماجراهای غیرمنتظرهای زندگی شش دختر به زندگی شش پسر گره میخورد. دخترانِ در بند کشیده شده مدتی زندگی خود را همراه با پسرهای عجیب داستان میگذرند تا اینکه روز آزادی فرا میرسد. حالا پس از تمام آن اتفاقات، تقدیر همه چیز را دستخوش تغییر قرار داده و آیندهشان را وابسته به هم کرده است.
رمان آرامش بودنت
قسمتی از رمان:
با برخورد آب سردی به صورتم، بههوش اومدم؛ اما نوری که مستقیم به چشمام میخورد اذیتم میکرد و مانع از باز کردن چشمهام میشد.
با یه سیلی روی زمین پرت شدم. دستم روی صورتم بود، چشمام رو آروم باز کردم. دیدم تار بود، چندبار پشت سر هم پلک زدم که اینبار یکی با پا توی شکمم زد و بعد فریاد زد:
– چشمات رو باز کن، لعنتی!
با ضربه محکمی که زد، توی خودم جمع شدم. چشمام رو کامل باز کردم که بالأخره دیدم کامل شد. دخترایی رو دیدم که یه گوشه نشستن و دارن گریه میکنن. چندتا پسر نزدیک در ایستاده بودن که یکیشون با صدای خشک و سردی گفت:
– برو به آقا بگو بههوش اومد.
با نگاهم از کل این اتاق، اتاق که چه عرض کنم، کمتر از آشغالدونی نبود، گذر کردم. چندتا پسری که نزدیک در بودن داشتن نگاهم میکردند.
دلم به شدت درد میکرد، احساس میکردم الآنه که تموم محتویات معدم خالی بشن. هر چند که مطمئنم هیچی داخلش نیست. سعی کردم بلند بشم؛ اما تا بلند شدم، چشمام سیاهی رفت و شروع به عق زدن، کردم. حس کردم تموم بدنم سست شده. با تموم شدن عق زدنم، یه سطل آب سرد روی سرم ریخته شد. یه لحظه شکه شدم؛ ولی این آب یه حس عجیبی بهم داد، انگار تازه هوشیاریم رو به دست اُوردم. من کجام؟ اصلاً اینجا کجاست؟
***
پیشنهاد میشود
رمان چند کام حسرت | اسماء نادری
قشنگ بود
دمت گرم عالی بود♥️♥️🤩😍