دلنوشته درد های من یکی دوتا نیست
خلاصه:
دانلود دلنوشته درد های من یکی دوتا نیست هر چیزی باید اول استفادش رو یاد داد اما همه چیز رو ما میدونیم! ما همه چیز رو بلدیم!ما بلدیم عاشق بشیم! ما بلدیم عاشقی کنیم! ولی ما بلدیم؟! دوست داشتن به این نیست که…اگه نباشه بمیری! دوست داشتن یعنی؛
دلنوشته ای دیگر ما:
هر جور میخواد باشه.
زشت، بداخلاق، لج باز…
مهم اینه که فقط باشه!
میگم:
-بخند!
میگی:
-چرا؟!
میگم:
-بریم!
میگی:
-چرا؟!
میگم:
-دوست دارم!
تو می گی:
-اول بهم بگو چرا؟!
باورت نمیشه ولی…
اگه بهم بگی:
-بمیر!
میگم:
-چشم!
دنیا برای ما عاشقها یه جوره.
نه گرده و نه میچرخه!
نه شب میشه و نه روز!
دنیای ما یه نفره که اگه نباشه…
ما هم نیستیم!
همه روز و همه شبم…
شده یاد تو عزیزم!
وقتی نیستی کنارم حس عجیبی دارم.
اسم این حس رو میتونی “تنهایی” بذاری.
یا میتونی بهش بگی:
“لحظات آخر زندگی”
همهی احساسم تو بودی.
اما این احساس رو ازم ربودی!
دیگه احساسی ندارم که…
عاشق کسی باشم!
با تو بودن مثل پاییزه!
مثل برگهای زردش.
هر لحظه به فکر افتادنم.
به فکر اینکه زیر پای دیگران بشکنم!
درد من یکی دوتا نیست.
درد من پشت سرهم بد بیاریه…
درد من یک شب و روز بیداریه…
درد من سریِ که خورده به سنگ…
درد من عشقیِ که داره میشه کمرنگ!
درد من خیلی بیشتر از این حرفهاست.
درد من اینِ که از ماست که بر ماست!
فایده داره؟!
شمردن دردی که بیشماره؟
این کارها اون رو باز پیشم میاره؟
با همگان دوست بودم.
دشمنی نداشتم.
پس چندی که گذشت…
دیدم و اما باور نکردم.
هر یک دوستی، برایم…
اکنون دشمنها شدهاند!
بعضی وقتها که تنها میشم…
گوشهام هوس شنیدن صدای تو رو میکنه.
سرم برای تو تب میکنه.
وجودم عبادت خدای تو رو میکنه.
بعضی وقتها یادم میره که از پیشم رفتی!
این نهایت آرزوم بود که کنارت باشم
پیشنهاد می شود
دلنوشته خدای من | سامیار زاهد و ستاره حقیقت جو
دلنوشته عشق، شروع جنگِ صلح | samira23
ایول مجید.
دمت گرم.
واقعا تحت تاثیر قرار گرفتم