مقدمه:
دانلود مجموعه دلنوشته های خاطرات احساس _ گفتی دیگر برایت مهم نیستم؛ ولی نمیدانی با همین جملهی کوتاه، چطور تمام خاطراتمان را جلوی چشمهایم آوردی.
دانلود مجموعه دلنوشته های خاطرات احساس
قسمتی از دلنوشته:
این روزها، بودنت پررنگتر شده،
البته نه برای من!
زیرا هرجا را که نگاه میکنم، ردی از تو باقیست!
اما…
خودت نیستی!
***
من خود یک انسانم، با زبانم به تو «دوستت دارم» ها را گفتم!
نفهمیدی…
زبان *حوا* را یاد گرفتم؛ اما باز هم نفهمیدی!
***
کاش میدانستی…
که فقط بهخاطر توست، که میآیم.
وقتی اسمت را میبینم؛
قلبم میلرزد،
درد میگیرد!
***
آرایهی تضاد که میگویند، ماییم!
کیلومترها از یکدیگر فاصله داریم…
ولی؛ قلبم آنقدر به تو نزدیک است دلنوشته عاشقانه که حس میکنم، کنارم نشستهای!
و تو… هرچقدر که به من نزدیک باشی، کیلومترها که سهل است؛ انگار مایلها فاصله داری!
مثل خورشید و ماه… .
***
قلبم وقتی آخرین بازدیدت را که یک لحظه قبل زده بود دید، لحظهای نزد…
مثل خودکاری که جوهرش تمام بشود، خون در رگهایم ایستاد!
***
قطرهی اول… «جانم؟»
قطرهی دوم… «فداتم…!»
قطرهی سوم… «من هم دوس…»
هر قطره، مطابق با یک جملهی تو بود که اشکم به یادشان میآورد!
***
ضعف قلب، شنیدهای؟
با خود میگویی:
مگر قندِ خون است، که باعث ضعف آدمی شود؟
اگر تو نشنیدهای، حال بشنو…
از من!
قلبم برایت ضعف کرد!
***
اشکِ قلبم، دلم را رنجاند
ناگهان از من پرسید:
– چرا با من اینکار را کردی؟
جوابی برای گفتن به او نداشتم… .
***
دل دادن به تو، دستِ من نبود!
وقتی گفتی میروی و دیگر برنمیگردی…
وقتی قلبم گرفت…
فهمیدم که دل دادهام!
خیلی وقت پیش…
تقصیر من نیست دلم؛ خودت دل دادهای!
***
قلبم باور دارد که تو برنخواهی گشت؛ ولی…
هنوز چشم انتظار است که از خواب عمیقی بیدار شود و اطمینان دهی که آن، یک کابوس زشتی بیش نبود… !
***
پیشنهاد میشود
دانلود دلنوشته فرشته عاشق اما تنها
دانلود مجموعه دلنوشته سودای گردباد
مجموعه دلنوشتههای غمنوشتههایی برای دخترم
موفق باشی♡