خلاصه داستان:
دانلود مجموعه داستان کوتاه تکه ای از زندگی _ چندین اتفاق، چندین نگاه و چندین سرگذشت! هر داستان شرح حال یک گوشه از زندگی کسی است، شرح حال بخشی از زندگی کسانی که غرق در روزمرگیها، در گوشهای از این جهان نفس میکشند. داستان، داستان تفاوتهاست! تفاوتهایی که در عین سادگی در هر بخش از این مجموعه داستان به چشم میخورد.
دانلود مجموعه داستان کوتاه تکه ای از زندگی
قسمتی از داستان:
لیلا دختری بیست ساله قد کوتاهی بود که همیشه باید کفشهای چند سانتی میپوشید. از صدای تقتق کفشهایش همه میفهمیدند که لیلا درحال آمدن است. چشمان ریز سبز رنگی داشت که مژههای پر و بلند مشکیاش، جلوهی زیبایی به آنها داده بودند.
دماغ استخوانی و کشیدهاش بالای لبهای درشت کوچک صورتیاش، چهرهای ساده اما تو دل برو از او ساخته بود. به لباسهایی با طرحهای گل گلی و شلوغ پلوغ علاقهی خاصی داشت. مانتوهایی با نقش و نگار گلهای ریز میپوشید و سعی میکرد که مانتوهایش را با روسریهایی که عمه خانم برایش از مشهد سوغات آورده بود ست کند.
تا دیپلم بیشتر نخوانده بود؛ اهل درس نبود. داستان عاشقانه شاگرد خیاط بود و تمام روزش را در کارگاه کوچک خیاطی پروین خانم سر میکرد.
پروین خانم که زن منضبطی بود و حوصلهی تنبلیها و سستیهای لیلا را در کارش نداشت اما به خاطر رو دربایستی با مادر لیلا، مجبور به تحمل این شاگرد تنبل بود. لیلا دختری رویاپرداز بود. در یکی از همین روزها، دستش را زیر چانه قرار داده بود و طبق معمول در رویای خود سپری میکرد و شاهزادهای سوار بر اسب سفید تصور میکرد.
با صدای در متوجه ورود پروین خانم شد با دستپاچگی، اتو را به دست گرفت.
پیشنهاد میشود
داستان کوتاه گردن آویز | یگانه رضایی”یهدا”
دانلود داستان کوتاه اینجا کسی ما را نمی بیند