خلاصه:دانلود مجموعه اشعار اخر قصه آخر قصه را این بار از اول بگویم:یکی بود؛ یکی نبود.دیگری در فکر یار و عاشقی بی انتها، در فکر رفتار مجنونش به جنون رسیدتا شاید حس نکند تنهایی اش راتا شاید نبیند رفتنش را…
قسمت جذب کننده: دلم پر است شبیه تفنگ یک شکارچی پیر که مردد مانده است ماشه را بکشد یا اجازه دهد بچه آهو از شیر خوردن فارغ شود.
سلام. با تشکر از آقا رضا مدیریت سایت
تبریک به نویسنده گرامی جناب آقای بیدگلی