خلاصه :
دانلود رمان یک مشت خالی از زندگی در مورد مشکلات زندگی زناشویی.اشتباهات و کج فهمی های ما که همیشه عواقب بدی رو برامون رقم میزنه…پایان خوش به آینه و شمعدان رنگ و رو رفته ی میان سفره نگاه کرد که به جای تصویر خودشان روی ساعت بالای سرشان تنظیم شده بود. چهار و چهل و پنج دقیقه…
نمیدانست نشستنش اینجا با این مانتوی خفاشی کرم و شال و شلوار سفید، برای ازدواج مجدد تا چه حد درست است! دستش را کمی بالا آورد و حلقه ای که دوباره در انگشت انگشتری نشسته بود را خریدارانه دید زد…
اینبار نه پر از نگین بود، نه آنقدر سنگین و گران… اینبار فقط یک رینگ ساده ی نازک سفید بود… ساده ی ساده مثل خودش…
دانلود رمان یک مشت خالی از زندگی
به لرزش محسوس دست هایش چشم دوخت. باز هم از کلمات عربی بی سر و ته چیزی درک نکرد…
در دلش رخت میشستند و چنگ شدن معده اش را حس میکرد.
عاقد برای بار اول از او وکالت خواسته بود. انتظار زیادی بود اگر منتظر جمله ی کلیشه ایه ” عروس رفته گل بچینه” مینشست! نمیدانست آنچه که عیان است چه حاجت به بیان است؟!
کاش کسی بود تا برای شیرینی این ازدواج مجدد هم قند رمان پلیسی میسابید و کسی هم بود تا سفره ای روی سرشان بگیرد و برای خوشبختی شان دعا کند…
-: عروس خانوم وکیلم؟
مسخره بود اگر تا بار سوم صبر میکرد او که بار اولش نبود…
رمان های توصیه شده :
رمان پشت لبخند، درد حکم میکند | راحله خالقی
دانلود رمان بی خوابی های دوست داشتنی من
واقعا فوق العاده اس
موضوعش،نگارشش و ….. همه چیزش پرفکته