خلاصه رمان :
دانلود رمان گرمتر بتاب لذت دنیا…داشتن کسی ست که دوست داشتن را بلد است.به همین سادگی این روزها گفتن دوستت دارم! انقدر ساده است که میشود انرا از هر رهگذری شنید!اما فهمش…یکی از سخت ترین کارهای دنیاست سخت است اما زیبا!زیباست برای اطمینان خاطر یک عمر زندگی تا بفهمی و بفهمانی
هر دوره گردی لیلی نیست…هر رهگذری مجنون…و تو شریک زندگی هر کسی نخواهی شد
!تا بفهمی و بفهمانی… اگر کسی امد و هم نشینت شد در چشمانش باید رد اسمان رد
خدا باشد و باید برایش از من گذشت تا به ما رسید…
مامان گلاب لنگ لنگان خودش رو به دم در اطاق می رسونه و کیسه فریزری که تو دستشه
رو به طرفم می گیره:خورشید جان ،مادر بیا این رو یادت رفت.
الهی قربونت برم چرا با این وضع پاهات اومدی ،
صدا می کردی میومدم ازت می گرفتم.دانلود رمان گرمتر بتاب
لقمه رو تو کوله پشتی ام می گذارم :خداحافظ مامان گلاب.
-:خداپشت و پناهت باشه.
دانلود رمان گرمتر بتاب
از حیاط خارج می شم ،صدای بوق ماشین میاد ،سر کوچه رو نگاه می کنم ،
پروین برام دست تکون می ده:بدو دختر معطلم کردی.
دانلود رمان عاشقانه گرم تر بتاب داستان اجتماعی نیز می باشد که به ماشین می رسم و سریع سوار می شم :سلام،ببخشید مامان گلاب دیگه.
امیر برادر پروین می گه :اشکالی نداره،پیش میاد.
پروین شاکی می شه:چی چی اشکال نداره ،اگر من نصف خورشید معطل می کردم،که تو رفته بودی.
عاشق پروین و خونواده اش ام ،داستان اشنایی من و پروین برمی گرده به سالی که وارد
دانشگاه شدم،یعنی درست سه سال رمان عاشقانه پیش،اون روز باید کل شهریه
ام رو واریز می کردم تا بتونم انتخاب رشته کنم ولی قیم ام حاج اقا سلیمی هنوز پول رو واریز نکرده بود
ناراحت یه گوشه نشسته بودم و زمان ثبت نام و
کار اداری داشت تموم می شد،پروین کنارم نشسته بود تاامیراز مدارکش کپی بگیره
و بیاره،با مهربونی پرسید :رشته ات چیه؟کامپیوتر
چه خوب من هم کامپیوتر قبول شدم.ثبت نامت تموم شده.
نه هنوز. دانلود رمان گرمتر بتاب
رمان های انجمن یک رمان:
رمان خفته در کالبد ها | fateme078
رمان گناهی از جنس بی گناهی | دنیا هاشمی
رمان خوبی بود.من دوست داشتم و بنظرم جزو رمانهایی باشه که فراموشش نکنم
رمان فوق العاده ای بود و خیلیییییی زیاد دوسش داشتم طوری که شش ساعت تمام سرش نشستم تا تموم شد…. فکر میکنم واقعا ارزش تمام گریه هامو داشت…. خیلی ممنون بابت همچین رمان قشنگی…. لطفا باز هم اینجور رمانی بنویسین….خیلی زیبا بود بازم ازتون ممنونمممممممم
عاااالیییی بوووود خیلی دوس داشتم واقعا جذاب بود پر از اتفاقای جدید…ممنونم ازتون خانم رجبی بابت این رمان زیبا♥️
این رمان رو دوست داشتم. مطمئنم تو ذهنم میمونه
حلما مجیدی نویسنده رمان هستم بسیار خرسندم که مورد توجه دوستان قرار گرفت این کار سوم من بود در حال حاضر رمان هشتمم به پایان رسیده.
ممنونم از همراهیتون خانم مجیدی عزیز
موفق باشید🙏🌸