خلاصه:
دانلود رمان کلت طلایی یگانه دختریک سردار به اجباربه راه خلاف کشیده میشهوبه یک قاتل تبدیل میشه حالا میخوادانتقام بگیره و…..پایان تلخ…پلیسی..اکشن…عشق….۵۱۲صفحه پرنیانقرارام با فرناز زیاد شده بود و واقعا با کارایی که واسش کردم بهم وابسته شده بود؛ واسش هر روز کادو میخریدم هر روز باهم
وبه یک قاتل تبدیل میشه حالا میخوادانتقام بگیره و…..پایان تلخ…پلیسی..اکشن…عشق….۵۱۲صفحه پرنیان
قرارام با فرناز زیاد شده بود و واقعا با کارایی که واسش کردم بهم وابسته شده بود؛ واسش هر روز کادو میخریدم هر روز باهم بیرون بودیم؛خلاصه بدجور بهم وابسته شده بودیم، شاید منم ازش خوشم اومده بود دختر بدی نیست
دانلود رمان کلت طلایی
خیلی ساده است، حتی به خاطر من از ارایشای غلیظش و بد تیپ زدناش گذشته بود امروزم میخواستیم بریم بام، رفتم دنبالش رسیدم دم خونشون یه تک بوق زدم که دویید بیرون رمان اجتماعی و اومد سوار شد دانشگاها تموم شده بود و موقع تفریحات بود، ۱۸دی امتحانامون تموم شد استاد کمالی انداخته بودم.
فرناز: سلام نامرد دو روزه ندیدمت نمیگی دلم واست تنگ بشه؟
من: ببخشید تکرار نخواهد شد!
خندید منم خندیدم؛ کلا چهرهاش بانمک بود.
صدای ضبط و زیاد کردم:
رویاهاتو جمع کن باید بریم دریا باید یه چند روزی دور شیم از این دنیا
دوربینتو بردار بیکوله و تقویم چند وقته عکسای دوتایی ننداختیم
رمان های توصیه شده ما:
رمان ققنوس نامیرا (جلد اول) | فائزه میری