خلاصه داستان :
دانلود رمان پیانیست داستان درباره ی دختریه که علاقه ی زیادی به موسیقی داره اما به دلیل مخالفت خانواده مجبور به انجام کاری میشه که….قسمتی از قلم نویسنده : با یک حرف تنم لرزید مثل همیشه!اخه چرا!!به سرعت از جام بلند شدم و به اتاقم رفتم….نمیدونم چه قدر زمان گذشت که بالاخره صدای در اتاقم دراومد… -نگاش
دانشگاهت دیر میشه هااا. به زور از تخت اومدم پایین
به ارومی به مامانم سلام کردم -سلام به روی ماهت
…!بدو بیا صبحانه بخور که دیرت رمان جدید نشه. رفتم اشپرخانه
و روی صندلی نشستم..مامانم یه لیوان چای برام ریخت…
-راستی ترانه کی میای خونه؟؟!!میخواهیم بریم خونه مامان بزرگت -نمیدونم ولی
فکر کنم ۷ این طورا خونه باشم! -باشه عزیزم پس
دانلود رمان پیانیست
منتظرت میمونیم تا بیای و با هم بریم به سرعت صبحانمو
خوردمو از مامان تشکر کردم و لباسامو پوشیدم..وقتی
میخواستم از در بیرون برم مامان جلمو گرفت و گقت:
-دخترم زیاد هم به موضوع دیشب فکر نکن من دوباره
با پدرت حرف میزنم… -باشه مامان. رمان طنز گونشو بوسیدمو از خونه بیرون اومدم… این قدر درگیر
مسئله ی دیشب بودم که به کل یادم رفته بود جزوه ی
درس ریاضیمو برای دوستم یعنی ارغوان بیارم…
بدون اینکه بفهمم سریع از اتوب و س خارج شدم و به سمت دانشگاه رفتم
…تا وارد دانشگاه شدم ارغوان جلومو گرفت و گقت: -به به سلام
به ترانه خانو خودم!چطوری؟!! -الکی ادای دوستای خوبو درنیار
ارغوان یادم رفن جزوه رو بیارم -ها؟؟!یادت رفت!؟!!!!!!!بمیری
ایشالا ترانه!حالا خوبه یه ۱۰۰ باری گفتم یادت نره ها!الزایمر گرفتی ترانه؟!!!
-ببخشید.دیشب یه چیزی شد که به کل یادم رفت! -چی شد مگه دیشب؟! -مثل همیشه پدرم گفت نه..!
پیشنهاد میشود
دانلود رمان این عشق مرد میخواهد
دانلود رمان سلطنت گیسو (جلد اول)