خلاصه:
دانلود رمان پرستشگاه چشمانت بنام او که هیچوقت تنهامون نمیذارهبا سلام خدمت دوستان عزیزی که همراهیم کردنو بودنشون باعث دلگرمی منهبا ادامه ی معبد سکوت بنام پرستشگاه چشمانتمجموعه ای از شعرها و دلنوشته هاماینجا اومدم تا باز از همراهی شما بهره مند بشمتشکر از همه شمانیست که نیست
دگر از چشم تو در خاطر من
خبری نیست که نیست
دگر از دیدن چهرت به خیالم
خبری نیست که نیست
دگر از خاطر من
گشته فراموش شب خاطره ها
دگر از آن همه شوق در دل من
خبری نیست که نیست
دل من همچو شمعی در باران
شده خاموش دگر
دگر از آن همه غوغا
خبری نیست که نیست
دانلود رمان پرستشگاه چشمانت
گر که قلبم شده اینک
سرد و خاموش چه غم !
غم همین است که ز معشوق
درونش خبری نیست رمان جدید که نیست
گر دلم با من بیچاره
نسازد چه باک؟!
باک از این است که در دل
ز حقیقت خبری نیست که نیست
دگر از چشم تو در خاطر من
خبری نیست که نیست
دگر از دیدن چهرت به خیالم
خبری نیست که نیست
دگر از خاطر من
گشته فراموش شب خاطره ها
دگر از آن همه شوق در دل من
خبری نیست که نیست
دل من همچو شمعی در باران
شده خاموش دگر
دگر از آن همه غوغا
خبری نیست که نیست
گر که قلبم شده اینک
سرد و خاموش چه غم !
دگر از چشم تو در خاطر من
خبری نیست که نیست
دگر از دیدن چهرت به خیالم
خبری نیست که نیست
دگر از خاطر من
گشته فراموش شب خاطره ها
دگر از آن همه شوق در دل من
خبری نیست که نیست
دل من همچو شمعی در باران
شده خاموش دگر
دگر از آن همه غوغا