خلاصه :
دانلود رمان پاکترین عشق داستان درمورد پسری به نام پیام، کسی که بالاتر از خودش کسی رو نمی دیده ،پرو، مغرور ،اما تو دانشگاه بادختری مغرور تر و جدی تر از خودش آشنا میشه و نا خواسته بهش دل میبنده اما تقدیر طوری رقم می خوره که پیام میفهمه این دل بستن اشتباه ترین کار زندگیش بوده
رمان های دیگر ما:
نام رمان : پاکترین عشق
نویسنده :maryam 992
ودر باز شد رفتم داخل یک حیاط کوچیک داشت پر از برگ های
خشک اوایل پاییز بود پس این همه برگ خشک توی
حیاط چی کار می کرد شاید از سال قبله وارد ساختمان هیچ کسی
به پیشوازم نیومد یه پذیرایی بزرگ روبه روم بود با
دو دست وبل که روش پارچه سفید کشیده بودن ومیزایی که واقعا یه بند انگشت
روش خاک بود دروغ چرا یکم
ترسیدم آخه مثل خونه ارواح بود . بعداز چند لحظه پیرزنی که صدا شو
از پشت آیفون شنیده بودم از آشپزخونه ای
که درش رو به نشیمن باز میشد به سمتم اومد دستشم یه سینی بود که تو دو تا چایی بود .
منو که دید گفت:پس پسر راد تویی ! خیلی بزرگ شدی
کاش میشد بی کسی را چاره کرد / دفتر دلواپسی را پاره کرد
یک سحر زلف تورا در خواب خوش / با نوازش های باران شانه کرد
در پس دیوار این شهر عجیب / در کنارت عاشقانه خانه کرد
کاش میشد دست در دست تو داد / دیده با اهل جهان بیگانه کرد