دانلود رمان وقتی قوانین شکسته می شوند ⭐️

معرفی رمان:

دانلود رمان وقتی قوانین شکسته می شوند _ هر آدمی گذشته‌ای داره؛ ولی دنیل استایلز‌ یاد گرفته تو گذشته زندگی نکنه. با وجود تمام اتفاقات پشت سرش زندگی بهش آموخته که هر اتفاقی هم بیوفته چرخش باز هم می‌چرخه؛ اما مثل این‌که این‌بار دست خودش نیست!

هر چقدر اون بخواد گذشته رو توی گذشته نگه داره، چرخ دنیا این‌بار برعکس می‌چرخه و یه دختر ساده‌ی نیویورکی رو به دنیای مرموز شب می‌کشونه! دنیای شب جاییه که بر پایه قوانین سفت و سخت اداره میشه؛ اما برای این دنیا هم قراره چرخ برعکس بچرخه، چرا که خون‌آشامی هزار ساله از زندگی در خفا خسته شده.

 

دانلود رمان وقتی قوانین شکسته می شوند

دانلود رمان وقتی قوانین شکسته می شوند

 

قسمتی از رمان:

زن به دو سال زندان محکوم شد، سن زیادی نداشت و هنوز حتی به اواسط دهه‌ی دوم عمرش هم نرسیده بود. عشق را انتخاب کرده و عشق بی‌رحمانه او را خراب کرده بود. سوار ون زندان شد، لباس‌های نارنجی یک‌دستی که بر تن داشت، با دیگر مسافران داخل ون یک‌سان و چهره‌های بی‌روح و لبانی خشک از مشخصه‌های یکسان دیگرشان بود.
نگهبان یونیفُرم‌پوش خشن، تقریباً او را روی صندلی پرت کرد و همان‌طور که زن ترسیده در صندلی فرو می‌رفت، لیستش را بالا و پایین کرد.
– کاترین مورگان؟
دنیل سریع سر تکان داد و خودش را به سمت صندلی کنار پنجره کشاند، نگهبان که مرد سیاه‌پوست هیکلی‌ای بود، پوزخندی زد.
– به زندان ما خوش اومدی.
دنیل جواب نداد و شکسته‌تر از هر وقت دیگری خودش را به پنجره‌ی سرد فشرد، برف می‌بارید و زمین تقریباً سفید شده بود. پشت سرش زندانی‌های دیگر با نگهبان بگومگو می‌کردند؛ اما دنیل بیشتر خودش را جمع می‌کرد و سعی می‌کرد تا بغضش را عقب دهد. 

 

 

پیشنهاد می‌شود

رمان آواره‌ ویرانی | غزل محمدی 

رمان نفرین دث‌ساید: طغیان (جلد دوم) | محمد جواد وفایی

دانلود رمان خاطراتی که قاتل اند

دانلود رمان اولین مرگ

کتاب فردا بدون من

 

 

1/5 - (1 امتیاز)

منتشر شده توسط :PARISA در 867 روز پیش

بازدید :4570 نمایش

این کتاب را به اشتراک بگذارید ..

نام رمان

وقتی قوانین شکسته می شوند

نویسنده

میم.ژوپیتر

ژانر

عاشقانه / فانتزی

طراح

آرزو توکلی

تعداد صفحات

724

منبع

یک رمان

اندروید

دانلود فایل apk

پی دی اف

دانلود فایل pdf



دیدگاه خود را بنویسید . تعداد نظرات : ( 4 )


  1. Ferfere گفت:

    جلد دومش قرار میگیره؟؟

  2. هانی گفت:

    رمان قشنگی بود اما چرا پایانش اینجوری شد؟
    خیلی سریع جمع کرد نویسنده عزیز و رفت نه فصل دومی داره و نه چیزی
    انگار آخرش وقت کم داشته و سریع یه چیز نوشته و رفته😐

  3. ghug گفت:

    ببین خیلی خوب بود دست قلمت با این پایانی که داشت حتما جلد دو داره دیگه؟

افزودن نظر