دانلود رمان وصیت نامه
خلاصه:
دانلود رمان وصیت نامه رونیا سالاری دختری ۲۰ ساله دانشحوی معماری که شیفته ی مادربزرگ پدری خود فخرالسادات سالاری است.روزی خبر فوت مادربزرگش به او میرسد ، طبق وصیت نامه ی مادربزرگ بزرگترین نوه ی دختری ( رونیا ) موظف به ازدواج با بزرگترین نوه ی پسری هوو اش میباشد ، چراکه میخواهد با این وصلت اختلافات گذشته را حل و فصل نماید .اگر رونیا و یا ارتام ( بزرگترین نوه ی پسری ) قصد این ازدواج را ندشته باشند ثروت فخرالسادات به آنان تعلق نمیگیرد. با این ازدواج اجباری مسیر زندگی این دو فرد تغییر میکند …!!!..پایان خوش
ژانر این رمان : کمــــــــــدی ، کل کلی ، تا حدودی بزن بهادر و عشقولانه س
کتاب زندگی دختری و نقل میکنه که فوق العاده شیطون و لجباز و تا حدودی مغروره ، در عین حال احساساتی و زود رنج…!!
قسمتی از داستان:
-بلـــــــه؟!
-ننه شبه جمعه ای نذری نداری ؟ بچه هام تو خونه تو نون شبشون موندن!
-مادر اول دستتون و بردارید، بعدشم الان دوشنبه اس، شبه جمعه کجا بود، حالتون خوبه؟
در طول فیلم دس رامش بیچاره که به کل پرس شد، منم فقط جلو خودم و میگرفتم که جیغ نزنم که با یاری خداوند متعال فیلم به اتمام رسید، وقتی تموم شد نفس راحتی کشیدم. و به رامش گفتم.
-بیا با هم بریم، من بالشت و پتوم و بردارم.
-تو برو، من اینارو جمع کنم میام.
با ناراحتی قبول میکنم و با ترس و لرز میرم سمت اتاقم و بالشت
و پتوم و برمیدارم و بدو میرم اتاق رامش. بعد از چند ثانیه اونم میاد و رکابیش و در میاره.
خوبه اما بیشتر روش کار کنین بهترم میشه