خلاصه رمان :
دانلود رمان هیچ کس تنهایی ام را حس نکرد داستان دختری به اسم سودا است . که یه برادر به اسم سورن داره . یه رگش امریکایی و یه رگ دیگش ایرانی .سالگی امریکا زندگی میکرده و الان ۵ ساله که اومدن ایران .همه چیز از قبولی اش در یک دانشگاه اغاز میشود و دیدن دوباره دوست دوران دبیرستانش ….
نویسنده atiyeh.lotfee
ژانر رمان:غمگین . اجتماعی . عشقولانه . تلخ
تنها او …
قسمتی از داستان:
برای رفتن یه مانتو شیری بندی که توپ توپای ریز صورتی کم رنگ داشت
انتخاب کردم باشلوارجین شیری ویه کپ رپ لی هم سرم گذاشتم وتیپم
وبایه کفش ال استار لی تکمیل کردم ویه برق لبم برای خالی نبودن عریضه زدم
دانلود رمان هیچ کس تنهایی ام را حس نکرد
رمان اجتماعی وای چه خوشگل شدم باعطر دوش گرفتم وکیف بدون دستمم برداشتم
وبه دلیل دیر شدن وقتم به سمت پارکینگ یورش بردم .سوارلند کروزمشکی
عزیزم شدم وراه خونه ی رهااینارو در پیش گرفتم دست فرمونم حرف نداره
ونداشت.یاخدا ااارها چه تیپی زده گشت ارشاد اگه مارو ببینه صددرصد
زندانی روشاخه مونه یه مانتو کوتاه قرمز جیغ که با موهای لخت مشکی
اش تضاد جالبی ایجاد کرده بود باجین زرشکی وشال قرمز وکفش وکیف
مشکی ویه کیلوهم ارایش کرده بود ولی خداییش خوشگل شده بودبعد
از اینکه سوارشد راه افتادیم به سمت پاتوق همیشگی مون بام تهران
عاشقه اونجا بودم حس می کردم
رمان های پیشنهادی انجمن:
رمان جنگجویان گورج (و اتحاد با شیاطین) | nazy.8