دانلود رمان نگهبان آتش ⭐️

خلاصه رمان:
دانلود رمان نگهبان آتش _مردی که تو سال اول جوانی شاهد اتفاقی میشه که باعث میشه همه ی احساساتش کشته بشه و جز خشم و کینه و انتقام چیزی تو وجودش باقی نمونه.. حالا بعد از سال ها برگشته تا انتقام بگیره.. اما از کی؟!

 

 

دانلود رمان نگهبان آتش

دانلود رمان نگهبان آتش

 

قسمتی از رمان:

دانلود رمان جنایی دو ساعتی بود که هوا به تاریکی روزگارم شده بود و من همچنان بی حرکت به روبرو نگاه می کردم..
به ساعتم نیم نگاهی انداختم.. از اونجا که زمان برای من مهم ترین چیز ممکن تو این دنیا بود، احتساب تمام روزها و لحظات و ثانیه های از دست رفته م رو داشتم.. ساعت لکسوس با بند چرم اصل که با صفحه ی گرد و سه دایره ی کوچکتر که دوازده هرشب رو با عقربه هایی طلایی به من نشون می داد روی مچ دستم خودنمایی می کرد..
درهمون حالت بدون اینکه سرم رو بالا بیارم چشم های سیاهمو بالا کشیدم و به منظره ی سیاه روبروم که عجیب سفید میومد نگاه کردم و گفتم:
-دو میلیون و صد و نود هزار روز و دو ساعت و هجده دقیقه و سی و سه ثانیه..
پوزخند زدم.. دست چپم رو وادار کردم به حرکت.. به خاطر دوساعت بی تحرکی حس میکردم وزنه بهش وصل کردن.. مشتم رو باز کردم و دستم رو روی تنه ی سرد و لطیف درخت گذاشتم..
نگاه منتظرم، روبرو رو هدف گرفته بود.. من خسته نبودم.. این هوای سرد اولین شب آذر ماه برای من سال هاست که شب یلدا شده بود.. طولانی و پر از درد.. اما من نمی لرزیدم.. دوباره گوشه ی لبم بالا پرید.. من منتظر بودم و از این کار خسته نمیشدم اون هم امشب.. فکم رو به هم فشردم و زمزمه کردم:
-هرگز..

 

پیشنهاد می شود

دانلود رمان کاش نبودم

دانلود رمان انکار

رمان دزد عروس | Nazanin.raminiya

رمان آن شب | گندم 

رمان لالایی برکه

4.3/5 - (6 امتیاز)

منتشر شده توسط :PARISA در 1427 روز پیش

بازدید :20833 نمایش

این کتاب را به اشتراک بگذارید ..

نام رمان

نگهبان آتش

نویسنده

مریم آهوان

ژانر

عاشقانه / معمایی / جنایی

طراح

balck.star

تعداد صفحات

1145

منبع

رمانکده

اندروید

دانلود فایل apk

پی دی اف

دانلود فایل pdf



دیدگاه خود را بنویسید . تعداد نظرات : ( 9 )


  1. Alireza گفت:

    سلام و خسته نباشید به خانم آهوان که چنین رمان جذاب و گیرایی رو نوشتن.
    برای من یک سوال پیش اومد که مشکل نریمان چه بود؟ به چه جرمی گرفتنش؟
    چون حواسش به تاویار نبود ، مجرم شناخته شد؟ یا با جمیله (لیلی) همکاری کرده بود؟
    چون هیچ اشاره ای به جرم نریمان در رمان نکردین… ممنون میشم اگه جواب بدین.
    در هر صورت خسته نباشید ، عالی بود.

  2. نویسنده گفت:

    فوق العاده بود و واقعا بکوب خوندمش خسته نباشید میگم به نویسنده عزیز موفق باشید

  3. شیرین گفت:

    زیبا بود لذت بردم اما کاش سرنوشت سیاوشم مشخص میکردید که با نگار ازدواج میکنه یا نه
    ممنون از قلم زیباتون

  4. آزیتا 🌷 گفت:

    رمان خیلی خوبی بود. کلمات ب درستی کنار هم چیده شده‌بود ایول
    آیا این نویسنده عزیز رمان دیگه ای هم دارن؟

  5. زهرا گفت:

    بسیار عالی بود نویسنده عزیز

  6. گندم گفت:

    عالی بود حرف نداشت خیلی قشنگ بود

  7. zara گفت:

    رمان پخته و زیبایی بود سپاس از نویسنده عزیز

  8. روژینا گفت:

    سلام من رمانایی از این قبیل دوست دارم اگه میشناسین معرفی کنین ممنون

  9. نویسنده گفت:

    سلام داستان رمان خوب بود ولی من واقعا از صدف حالم بهم میخورد مثل یه ادم بدبخت و رقت انگیز بود که عشقو گدایی میکرد واقعا بچه و احمق بود .

افزودن نظر