خلاصه رمان:
دانلود رمان نگاه آلوده به عشق _ عماد عاشق و دلباخته دختری میشه و بعنوان محافظ مخفی به او نزدیک میشه تا دورتادور کنارش باشه ولی بعد میفهمه برادر ناتنیاش قصد داره ازش انتقام بگیره اونم از طریق مردی که…
دانلود رمان نگاه آلوده به عشق
قسمتی از رمان:
_مادر مواظب باش. از پیاده رو برو. وای ماهور سریع بری. خیلی مراقب باشی.
_عه خاتون، توروخدا بس کن. اینجوری که تو دلواپسی، استرسم بیشتر میشه.
در خونه رو برام باز کرد. نگاهش رو پشت سرش چرخوند، وقتی دید هنوز نگهبان در حواسش نیست. آروم زمزمه کرد:
_میگی چیکار کنم؟! دست خودم نیست. از یکطرف دلم میجوشه آقا یکدفعه سر برسه، تو رو ببینه داری تنهایی میری. روزگار همه مون رو سیاه کنه. فقط سریع برو الان پرویز برمیگرده، میفهمه عمو حسن دم در نیست.
_باشه. خاتون برام دعا کن، من رفتم.
_برو قربونت بشم. خیلی مواظب باش. ماهو…
همه اهل خونه اهورا رو میشناختن، دیگه احتیاج نبود از سنگدلیش به دانلود رمان عاشقانه نگاه آلوده به عشق زبون بیارند.
نه تنها من بلکه بقیه هم با یک اخمش زهرشون میترکید چه برسه به اون وقتی که صداش بلند میشد.
از شانس منم همین الان ماشین عمو حسن خراب شده، تو راه مونده بود.
با اینکه اهورا رو میشناختم ولی دست به دامن خاتون شدم کاری کنه و بتونم به کلاس زبانم برسم. البته فقط یه بهونه بود، برای رسیدن به خواستهام…
پوف کلافه ای کشیدم. با استرس نالیدم:
_خاتون نگو دیگه، بخدا تا برسم از ترس میمیرم.
دیگه هیچ نگفت فقط نگران نگاهم میکرد. خداحافظی کردم، با قدمهای لرزون و بلند از خونه خارج شدم. سرم رو پایین انداختم تند تند میرفتم.
پیشنهاد میشود
رمان درخشش شب تارم | زهرا تاجیک
رمان طالع سلطنت خونین | ساحل صالحیزاده
اصلا قابل تصور نیست که یک رمان که برگرفته از شاخه ای ادبیاته انقدررررر غلط املایی داشته باشه
یعنی چی آخه؟ حتی بعضی جاها انقدر غلطای بدی بود مفهوم جمله عوض میشد باید چندبارمیخوندی تا بفهمی چی میخواد بگه
واقعا متاسفم
کاری به نویسنده ندارم که اون تکلیفش مشخصه، اما از تیم یک رمان بعیده همچین رمان هایی رو داخل سایتش بزاره، اعتبار سایتتون رو میارید پایین!
سلام
رمان هایی که تیم یک رمان بررسی و ارسال میکنه در سایت از انجمن یک رمان هست
بقیه رمان ها ارسالی نویسنده است و تیم یک رمان هیچ کاری نمیتونه انجام بده