معرفی رمان:
دانلود رمان میای کمک؟ _ آدمها وقتی میمیرند، پا به جهانی متفاوت میگذارند که چندین برابر با ارزشتر از اینجاست؛ اما بعضیها نمیتوانند به راحتی از دنیا دل بکنند.
سفر به دنیای پس از مرگ سخت میشود وقتی که قل و زنجیری از حس انتقام، روحِ ماهور را به اتاقک سفید وصل کرده است.
او روزها را پشت سر هم در راهروهای سرد و خفقانآور خانه منتظر کمک میماند.
بالاخره انتظارها با آمدن شخص جدیدی به آن خانه شکسته خواهد شد.
تنها با کمک او از شر عذابها رها میشود اگر اعتماد کند، اعتماد به صدای خاموشی که حتی جسم هم ندارد.
دانلود رمان میای کمک؟
قسمتی از رمان:
– داره میاد، فرار کنید!
تموم شدن جمله مصادف شد با کنده شدن در اتاق! چنان محکم به دیوار برخورد کرد، که مطمئن شدم در به اون عظمت خورد شد! این بار جیغ هر دومون بلندتر از دفعهی قبل بود. قلبم مثل همیشه بخاطر شدت بالای ترس درد گرفته بود؛ ولی باید اعتراف کنم، تا قبل این اتفاقات معنی واقعی ترس رو نفهمیده بودم! با دیدن شخصی که در رو باز کرده بود معنای جملهی رو کاغذ برام مشخص شد. اینبار با تمام توان فریاد زدم:
– نیکا میخواد ما رو بکشه!
با پایان حرفم هجوم بردم سمت در. انقدر مضطرب بودم، که هیچ اهمیتی به بهت نشسته تو صورت یاشار ندادم. تنهی محکمی بهش زدم، که باعث شد بره کنار. بدون اینکه به پشت سرم نگاهی بندازم با نهایت سرعت به سمت طبقهی پایین دویدم. حالا میدونستم کسی که نامه رو برامون فرستاده ماهور و معنی جملهش یه هشدار بود. صدای فریاد یاشار که بلند شد زانوهام از وحشت لرزید؛ ولی به دویدن ادامه دادم.
– وایسید!
پیشنهاد میشود
تبریک میگم بابت چاپ رمانت الههی گلم!
بلاخره انتظار هامون جواب داد.
سلام
تبریک میگم به الهه عزیزم بابت این رمان زیباش.
پیشنهاد میشه حتما بخونید
خیلی ازت ممنونم عزیز دلم
جالب بود خوشم اومد ممنون از شما 🌹🌹
رمان قشنگی بود. توی حس پردازی خوب عمل کرده بود خوشم اومد
قشنگ بود