خلاصه رمان :
دانلود رمان اجتماعی من دخترم از گوش کردن به حرفهای من ترسی نداشته باشید. من مانند کسی هستم که در جوانی مرده باشد؛ زندگی من میتوانست خیلی بهتر باشد؛ ولی حالا تغییر کرده است.
این رمان اختصاصی سایت یک رمان است.
تو دنیای شادو زیبای کودکانهام بودم دغدغههایم چیزهایی مثل داشتن یک دوست، عروسک و رفتن به مدرسه و… بود.
یه خواهر زیبا و دوست داشتنی دارم که دوران مجردیاش یک لحظه از دست خواستگارهاش آرامش نداشت و بالاخره یک نفر نظر اون رو جلب کرد و خواهرم هم از او خوشش اومد.
شب عروسی خیلی خوشگل شده بودم.
حتی آرایشگر که هیچ کار خاصی روی من انجام نداده بود همش میگفت :
-خیلی خوشگل شدی! مهمونهاتون باید خیلی باهوش باشن تا بفهن تو عروسی یا خواهر عروس!
من هم فقط لبخند میزدم ولی هیچ وقت نفهمیدم اون حرفهایی که میزد تعریف از من بود یا کار خودش!
دانلود رمان من دخترم
دانلود رمان جدید دختر که با کفشهای سفید پاشنه بلندی که تازه خریده بودمش همراه خواهرم و عاشقش بودم، به طرف خونه دویدم و داد زدم :
-اومدن. رسیدن.
دیدم که هردو توی ماشین میخندن و واقعا ذوق دارن. زنها شروع کردن به کل کشیدن و مردها دست میزدن من هم شروع کردم به دست زدن و بالا و پایین پریدم. دوماد در رو برای عروس باز کرد و پیاده شدن و دست تو دست هم میاومدن!
لبخند ملیحی نشست رو لبم و از ته دل براشون آرزوی خوشبختی کردم. رفتم کنار خواهرم ایستادم تا باهم وارد بشیم. خواهرم خم شد و صدام کرد.
-بله؟!
-امشب بهترین شبه زندگیمه و تو بهترین خواهر زندگیمی میدونستی؟
پیشنهاد می شود
رمان شهر سنگی | نرگس میرعارفین(نورا)
رمان زان دَم که دیدمت | میم_سین
عاشقش شدم ….
사랑해요
به کل موضوع که نگاه کنیم موضوع خوبی بود ولی بنظر من خیلی خلاصه بود…این داستان اگر جزئیات بیشتر داشت و شاخ برگش بیشتر بود رمان خوبی میشد و مورد دیگه ای که بود یک قسمتایی متن داستان مبهم بود و پرش زیاد داشت.
بازم ممنون از نویسنده عزیز
خیلی آبکیه?
قلم ضعیفی داشت،خیلی جست و گریخته بود
اصلا خوب نبود. نویسنده واقعا بلد نبوده چطور متن بنویسم.
موضوع خوبی داشت ولی به جزئیات توجهی نشده بود اگه کمی به دختر توجه میشد خیلی بهتر بود
خیییییلی ابکی
عصن مگ میشه طرف باباش ک اونقد هم باش صمیمیه بمیره بعد بیاد رژ لب و کرم پودر بزنه اونم وختی ک هش سالشهههه