خلاصه رمان :
دانلود رمان ماه را در آغوش بگیر روایت داستان زندگی دختری به نام ملیکا که دانشجوی رشته ی پزشکی و دوست پدرش از اون درخواست می کنه در بیمارستان اون که در فرانسه هست مشغول به کار شه اما با ورود ملیکا به بیمارستان اتفاقات عجیبی میفته که سر نوشت ملیکا رو رقم می زنه.
عاشقانه ای آمیخته با طنز و احساسات
مقدمه :
مثل هر شب به سوی پنجره می روم رمان عاشقانه و به شوق دیدن ماه پرده را کنار می زنم
این روزها دیگر ماه جزوی از وجودم شده است
ماهی که مثل من تنهای تنهاست و از هر کسی بیشتر درکم می کند
و در آخر لبخندی می زنم و ماه را در آغوش می گیرم.
دانلود رمان ماه را در آغوش بگیر
-آقا جلوی چشمت رو ببین، نزدیک بود لواشکم کنی!
چشم غره ای رفتم و جزوه هام رو محکم بغل کردم.
-معذرت می خوام خانم.
ایشی گفتم و به راه ام ادامه دادم.
یکم جلو تر که رفتم پسری محکم بهم رمان جدید برخورد کرد و تمام جزوه هام ریخت.
نگاه حرصی بهش انداختم.
-این چه طرز راه رفتن، مگه جلوی چشمت رو نمی بینی!
دست هام رو به کمرم زدم و ادامه دادم:
-زود تند سریع جمعشون می کنی؛ فهمیدی؟
پسر پوزخندی زد و اومد بره که لباسش رو گرفتم.
-آهای کجا کجا تا جمع نکنی نمی زارم از جات جم بخوری!
پسر پوزخندی زد و گوشی اش را داخل جیبش گذاشت.
-ببین دختر کوچولو حرفت رو نشنیده می گیرم، با من در نیفت که خودت می دونی چیکار می کنم ها!
به سرتا پاش نگاه و شروع به خندیدن کردم.
پیشنهاد میشود
رمان خنجرت تیز نبود | صباترنجی
رمان خط بُطلان | فاطمه عبدالهی