دانلود رمان ماجرای قلب و نفس ⭐️

خلاصه رمان :

دانلود رمان ماجرای قلب و نفس آهو ارغُوان، دختری هفده‌ساله که در طراحی مهارت خاصی داره و می‌خواد برای اولین‌بار از همین راه، وارد دنیای کار بشه. داستان از اون‌جایی شروع می‌شه که آهو به مکانی می‌ره و همون روز با پسری به اسم شاهین رو‌به‌رو می‌شه؛ پسری که عشق جدیدی رو وارد زندگی آهو می‌کنه. روزها بعد، عشق سابق آهو و دختری که عاشق شاهین بود، از راه می‌رسن و دردسرهایی رو برای این دوتا عاشق در پی داره.

 

برشی از رمان :

اول کوچه‌ی بهار وایسادم؛ بعد از اون سیلی‌ای که نصیب صورت آریو کردم، عمرا بتونم تو صورت مادرش نگاه کنم؛ البته آریو هم حرف بدی زد! اصلا حقش بود! در همین فکرهای بیهوده بودم که صدایی چشم‌هام رو باز کرد:
– آهو!
به اطرافم نگاه کردم، کسی نبود؛ به عقب برگشتم و دو متر به هوا پریدم.

 

 

دانلود رمان ماجرای قلب و نفس

دانلود رمان ماجرای قلب و نفس

 

برشی از کتاب:

دانلود رمان عاشقانه قلب و نفس روی تختم دراز کشیدم؛ یعنی حالا یه پسر شمارهم رو داره، چرا برای موبایلم رمز نذاشته بودم؟ اوف! شاید باید همه‌ی این‌ها پیش‌ می‌اومد، سیلی‌ای که به آریو زدم، حرف خوردن از صبا، دفاع شاهین از من و… . در همین افکار بودم که صدای نورا، خواهر مو طلایی و چشم سبزم، اومد:
– من‌ اومدم آهو.
– خوش اومدی آجی.
نورا کنارم، روی تخت دراز کشید.
– چی شده؟ تو فکری؟
– هیچی عزیز؛ چه خبر از تو؟
– من خوبم، اتفاق خاصی نیوفتاده؛ کارِت چی شد؟
با تاسف و ناراحتی گفتم:
– نشد.
نورا پوفی کشید و گفت:
– ای بابا، می‌خوای چیکار کنی؟
دست‌هام رو توی هوا به نشونه‌ی «نمی‌دونم» معلق کردم و گفتم:
– کار پیدا می‌کنم.
– نمیای مدرسه؟
– نه، معلم هنر که نیستم.
– راست میگی؛ اما شاید قبولت کنن.
بی‌حال گفتم:
– نمیشه جانم، دختر هیفده ساله که معلم نمیشه. بیخیال، خودم حلش می‌کنم.
– باشه.
بعد چند ثانیه، با استرس گفتم:
– آبجی… یه چیزی شده.
– چی شده؟
– من… با یه پسر… آشنا شدم!
نورا ابروهاش رو بالا برد و گفت:
– خب؟
– شمارم رو داره.
اخمی کرد و گفت:
– چه جوری؟!
– ماجراش طولانیه.
– خب بگو.
بی‌حوصله نگاهش کردم و گفتم:
– حوصله ندارم، الان هم بحثم یه چیز دیگه‌ست!
– چیه؟
– الان یه پسر شمارم رو داره.
چهره‌ی نورا مشکوک شد و لبخند فیکی زد.
– اشکال نداره بابا، شمارست دیگه.
– واسه تو آره، واسه من مشکل داره!
– بهش بگو حذف کنه.
سوالی به نورا کردم و گفتم:
– یعنی بهش زنگ بزنم؟
– آره.
دستم رو گذاشتم زیر چونم و گفتم:
– حالا ببینم چی میشه.
***

 

 

پیشنهاد می شود

رمان دوران بی مهری

رمان منِ خیالی | Baran

رمان تنگی نفس | FATEME078

دانلود رمان سیه چشم

4.7/5 - (3 امتیاز)

منتشر شده توسط :PARISA در 1675 روز پیش

بازدید :9716 نمایش

این کتاب را به اشتراک بگذارید ..

نام رمان

ماجرای قلب و نفس

نویسنده

مهنّا پ

ژانر

عاشقانه

طراح

Mahsa_sheykh

تعداد صفحات

274

منبع

یک رمان

اندروید

دانلود فایل apk

پی دی اف

دانلود فایل pdf



دیدگاه خود را بنویسید . تعداد نظرات : ( 1 )


  1. sedighe گفت:

    من رمان رو دوست نداشتم
    این رمان خیلی میتونست بهتر باشه
    تو این رمان داستان به صورت نیمه رهاشده (در طول کل رمان) و پرش هایی که داخلش وجود داشت داستان رو نا مفهوم می کرد
    توضیحات در قسمت هایی اصلا کافی نبود
    امیدوارم این نویسنده عزیز در رمان های بعدیش موفق باشه

افزودن نظر