خلاصه:
دانلود رمان قلب سنگی من داستان ما یه فرق کوچولو داره! این بار قهرمان داستان یه مرده! یه مرد درد کشیده، دیده، مردی که از زندگی دست کشیده و بیهدف زندگی میکنه. به دلیل هایی که دیده؛ حاضر نیست با هیچ کس هم کلام بشه و از تمام زنا نفرت داره. این مرد قلب نداره! یه آدم سنگیه! اما یعنی میشه قلب سنگی این مرد دوباره نرم بشه و دوباره با عشق به زندگی برگرده؟
شاید آره، شاید نه…! آیا مرد قصه ی ما میتونه زندگیش رو بسازه یا تا آخر توی سیاهی زندگیش فرو میره؟ پایان این داستان خوش است یا غمگین؟! خودتون باید ببینید!
مقدمه رمان اجتماعی :
چشمامو که میبندم، تصویر تو رو به رومه. چشمامو که باز میکنم، باز هم چشمای تو تنها چیز ممکنه که میتونم ببینم!
نه! این حق من نیست! تو رفتی بدون دلیل و بدون منطق
و من موندم بدون دلیل و بی هدف توی این زندانی که نام خونه رو به یدک میکشه.
دانلود رمان قلب سنگی من
تنها با تو و عکست…
تنها با تو وخاطراتت…
تا اون ور دنیا
با عشقت!
من اینجام با عشقت و تنهاییام؛
این انصافه؟! حداقل بگو که چرا تو؟! چرا من؟!
چرا رفتن؟ چرا پس زدن قلبِ من؟!
دوستام رفتن. همه رو پس زدم، نمیخوام هیچ کس رمان جدید رو، هیچ چیز رو…
حتی تو رو هم نمیخوام!
آره من عاشقم، عاشق چشمات، عاشق لبخندت، اما آدمی نیستم که بخوام کسی رو که رفت رو برگردونم. التماس توی خونم نیست. تمنا و خواهش توی دل من جایی نداره.
البته اینجور آدمی نبودم؛ اما و دو رویی تو بود که منو مثل سنگ کرد و یه آدم بی روح شدم.
من یه مردم با قلبِ سنگی!
بهتره کسی سراغم نیاد؛ چون زخمی میشه، با بی اعتنایی من زخمی میشه.
پیشنهاد میشود
دانلود رمان دوباره در آغوشم بگیر
دانلود رمان جای مادرم زندان نیست
با سلام
ضمن تشکر از نویسنده، میخواستم بدونم رمانی که موضوعش بر اساس خیانت نوشته شده، حذف کلمه خیانت از متن چه معنی داره؟ گول زدن یا توهین به شعور مخاطب؟
سلام مشکل از ماها نیست از جای دیگست پیگیر اونا باشید که چرا ما باید در این حد نظادت کنیم
سلام به نویسنده عزیز خسته نباشید.
رمان قشنگ و همچنان تکراری بود… راستش حس میکنم زیادی کشش دادی رمانی بود که تو ۳۰۰ صفحه تموم میشد ، هر چند رمان بلند جذابیت خاص خودش رو داره. قلم خوبی داری که میتونه بهتر هم بشه . این رمان میتونست یا آرامش بیشتری به خواننده القا کنه یا هیجان بیشتری. رفتار کیان داستان اصلا قابل درک و فهمیدن نبود خلاصه بگم از اول داستان فقط یه جا درجا زدی و حرکت مشخصی توی رمانت جریان نداشت.. ای کاش بیشتر روش کار میکردی مطمئنم عالی از اب در میومد. با این حال رمان من دوسش داشتم.
با امید موفقیت بیشترت دوست خوبم.
یا حق
سلام با تشکر از رمان خوبتون…عالی بود…فقط میخواستم بپرسم شما میدونید اسم رمانی ک پسریبه اسم سیاوش خودشو امیر معرفی میکنه و مخ ی دختر پولدارو میزنه ک برادر زندانیشو آزاد کنه چیه؟؟؟
از اسمش آدم تاتهش رو میخونه…
موضوع رمان خوب بود ولی به نظرم شخصیت کیان توی رمان رو یکم خسته کننده و بی مزه نشون داده بودی و بعضی از شخصیت های دیگه رمان هم یهویی یا حذف میشدن یا تغییر میکردن ولی در کل تشکر میکنم و امیدوارم کار های بعدیتون بهتر باشه
جیــــــغغغغغغغغغغغغغغغغغغ عالیییییی بووووووووووود رمانتووووونننننن عاشقشممممممممممم♥ _ ♥
سلام…سیابازی
سیاه بازی