خلاصه رمان :
دانلود رمان قصه عاشقی من سماء دختریه که به سوارکاری خیلی علاقه منده ولی پدرش باهاش مخالفت میکنه…اما سماء کوتاه بیا نیست و بدون اطلاع پدر و مادرش میره به باشگاه سوارکاری و…..دانلود رمان جدید قصه عاشقی با صدای الارم گوشیم از خواب بیدار شدم
نسخه های اندروید (APK) , آیفون و اندروید (EPUB) , جاوا (JAR) و نسخه کامپیوتر (pdf)
نویسنده : elahe1129 کاربر رمان جدید
تعداد صفحات : ۱۴۱
ژانر : عاشقانه
یه دوش کوچیک گرفتم و بعد از
شونه کردن موهام حاضر شدم و یکم ارایش کردم
ساعت
دانلود رمان قصه عاشقی من
بود و ساعت
قرار بود برای ثبت نام به یک باشگگگاه سگگوارکاری برم
مدارکمو گذاشگگ
تم
توی کیفم
در خونه رو باز کردم که
صدای مادرم رو شنیدم
کجا؟
یکم کار دارم زود برمی گردم
اول صبحانتو بخور بعد هر جا رمان عاشقانه که دوست داری برو
مگگیگگه نگگدارم
…فگگعگگا
.سگگوار رورشگگه قرمزم
شگگدم و ریموتو زدم
یه نگاه به ادرسگگی که ویدا برام
فرستاده بود
انداختم و حرکت کردم
ویدا دختر خالمه وبه خاطر این که من و ویدا هیچ خواهر و برادری نداریم
،برای م
هم دیگه ممه خواهریم
خانواده ام یا بهتره بگم خاندان من کا از ق گگرمرفه هنگگتند،ردرم صگگاح
یک کارخونه بزرگه و صگگاح شگگرکته من هی وقت کمبودی توی زندگیم
حس نمی کنم بجز یکی که اون هم با رول حه نمی شد
جلوی در باشگاه رارک کردم و وارد مدریت شدم
یه اقایی تقری
با چهه سگگاله با موهای قهوه ای ر گگت میز ن گنگته بود و برگه
هایی که روی میز بود رو می خوند،رفتم جلو و سگام کردم