خلاصه :
دانلود رمان فریال اختصاصی یک رمان دختری به نام فریال . که از هر لحاظ سفت و سخت . معنای عشق و نمیداد .ولی با تصمیم پدرش .مجبورمیشه که با بی قیدی شونه ای بالا انداختم و با چشمایی بی تفاوت که همیشه آدم و آتیش می زد به فرزام نگاه کردم و گفتم :دلیلم برای ازدواج همینه
فرزام اخمی که بین ابروهاش چین انداخته بود و بالا انداخت و در سکوت به سمت پنجره ی مطب رفت
برام احساس فرزام و یا هرپسر دیگه ای مم نبود ..این خود من هستم که برای خودم ارزش دارم
….غرورم و بیشتر بهش اهمیت میدم تا احساس و عاطفه ی یه پسر …و همین باعث شده
تا این مرحله از زندیگم اوج بگیرم و حتی از هم سن های خودم جلو بزنم …درواقع خیلی جلوتر
با نگاه خیره ی فرزام ..به خودم امدم و نگاهم و از چشمای غمگین فرزام گرفتم
و به خودکار توی دستم که می چرخوندمش انداختم .
دانلود رمان فریال
فرزام دست های خودشو داخل جیب شلوارش گذاشت و با اخم ظریفی
گفت:تا چه مدت ؟تا کی باید اینجوری زندگی کنیم؟
به صورتش که کمی سرخ شده بود نگاه کردم
-نمیدونم ….تا زمانی که آمادگی زندگیمشترک و داشته باشم
می دونستم کنار امدن این موضوع رمان پلیسی برای اقایان خیلی سخته …ولی من چاره ای جز این ندارم
..نمیتونم چیزی و قبول کنم که با قلبم رضایت کامل و به اون کار ندارم …
فرزام با خشم چنگی به موهاش زد و سریع از مطب خارج شد ..این سکوت
و این خشم ..نشون دهنده ی این موضوع است
سرم و با دستام گرفتم و یاد حرف های دیشب بابا افتادم ..با دلسوزی بهم نگاه میکرد و حرف میزد
-اخه دخترم من برای خودت میگم …بیا و قبول کن ..این پسره الان برای بار دهم ه که داره
از تو خواستگاری میکنه …اخه چرا قبول نمیکنی؟
پیشنهاد میشود
دانلود رمان ماهی که در شب تاریک درخشید
دانلود رمان خانهی من قلب توست
چتریهای بهم ریخته | یکتا یاری
رمان سایه نشینها | محدثه صدرزاده