دانلود رمان غنیمت پاییز اختصاصی یک رمان
خلاصه
دانلود رمان غنیمت پاییز اختصاصی یک رمان حسام ، چند سال پیش ، عشقی رو تجربه می کنه اما قبل از اینکه این عشق به ثمر برسه ، مجبور به سرکوب احساسش می شه . ناخواسته اذیت می کنه و به عمد اذیت می شه . سال ها بعد ، به قصد جبران اشتباهاتش ، به زندگی گذشته اش رجوع می کنه . اما هیچ چیز اونطور که می خوایم پیش نمیره . همیشه اتفاقاتی که انتظارش رو نداریم غافلگیرمون می کنن. پایان خوش
رمان های دیگر ما:
نام رمان : غنیمت پاییز
نویسنده : m0nire
پاییز می شوم
در نگاه تو
وقتی آشنا نیست نگاهم برایت
پاییز می شوم
در حس خود
وقتی آشنا نیست
این حس
حتی برای خودم !
پاییز می شوم
در این برگ ریزانِ
حس های آشنا !
و بارانی
در این برهوت بی حسی !
من بی تو ، خود پاییزم
زاده بهار … حوالی پاییز !
تو بی من
پاییز را چگونه حس می کنی؟
پاییز می شوم
اما فرو نخواهم ریخت
هنوز آنقدر برگ های زرد را شبیه نیستم!
پاییز میشوم
و می بارم
همچون باران های پاییزی
بی دعوت … ناگهانی … زود گذر … سرد … اما زیبا !
من از پاییز می ترسم
سردم شد
مگر کجای این کلمات
دیگر نفس نکشیدی ؟!
پاییز شدم
حتی اگر بیایی هم
برای آمدنت دیر است !
خند روی صورت بهار و حسام نشست . بهار خیلی زود دوباره به حالت قبلش بازگشت .
اخم در هم کشید : خوب فقط اومدم بهت بگم ، دفعه ی بعد که
یه خانوم محترم میاد سراغت ، حتما یه چی ته دلش هست ، پرتش نکن بیرون .
اخم های حسام هم گره خورد : مگه بعد از تو قراره خانوم محترم دیگه ای هم بیاد ؟
قسمت دانلود
لینک های دانلود پاک شده است