دانلود رمان عشق در ضربات پنالتی ⭐️

خلاصه:

دانلود رمان عشق در ضربات پنالتی داستان، در مورد دختری به اسم دلنیاست که حاصل یه ازدواج اجباری و عشق یک‌طرفه است. دلنیا و برادرش بعد از فوت مادرشون مجبور به گذروندن یه زندگی سخت با پدری که غیر از کتک و دعوا چیزی ازش ندیدن، میشن.بعد از مدتی سپهر که دوست پدرش است، بهش پیشنهاد ازدواج میده

و پدرش به خاطر منافع، دلنیا رو مجبور به این ازدواج می‌کنه؛

اما دلنیا زیر بار نمیره و برای خلاصی از دست سپهر، با پدرش معامله‌ای می‌کنه.

معامله‌ای که باز هم یه ازدواج اجباری است و به ظاهر باعث میشه

هم پدرش به خواسته‌اش برسه و هم دلنیا از دست سپهر خلاصی پیدا کنه. اما آیا این اتفاق می‌افته؟

چمدان، دست تو و ترس به چشمان من است.

این غم‌انگیزترین حالت غمگین شدن است.

قبل رفتن دو سه‌خط فحش بده، داد بکش.

هی تکانم بده، نفرین کن و فریاد بکش.

قبل رفتن بگذار از ته دل، آه شوم.

طوری از ریشه بکش اره که کوتاه شوم.

مثل سیگار خطرناک‌ترین، دودم باش.

شعله آغوش کنم؛ حضرت نمرودم باش.

مثل سیگار بگیرانم و خاکستر کن.

هرچه با من همه کردند، از آن بدتر کن.

مثل سیگار تمامم کن و ترکم کن باز.

مثل سیگار تمامم کن و دورم انداز.

من خرابم بنشین‌، زحمت آوار نکش.

نفست باز گرفت؛ این همه سیگار نکش.

(علیرضا آذر)

سوختی، سوختی! برو بابا؛ داری تقلب می‌کنی. به‌ خدا زدمت دانی.

 نزدی! دنبال تقلب‌ هم نباش؛ چون من خیلی از تو زرنگ‌تر هستم. اصلا این جزو قوانین نون بیار کباب ببر، نبود.

 باشه؛ ولی این رو یادت باشه بوزینه! چشم. یادم می‌مونه شتر‌مرغ.

دست‌هامون روبه‌روی هم بود تا دوباره شروع کنیم. دانیال دستش رو بالا آورد

که شروع کنه؛ ولی زد پس گردنم که آه از نهادم بلند شد.

دانلود رمان عشق در ضربات پنالتی 

دانلود رمان عشق در ضربات پنالتی

 

با جیغ گفتم: دانیـــال! برام زبون در آورد.  خاک تو سرت‌، خاک توسرت. تو سر خودت.

رمان عاشقانه بلند شدم و هر چیزی که دم دستم بود‌، به سمتش پرت می‌کردم؛ ولی همش جاخالی می‌داد.

آرسین: کسی جرئتش رو نداره به دلنیام بگه بالا چشم‌ت ابروئه! اون‌وقته که کاری می کنم که جرئت نکنه از صد فرسخی دلنیام رد بشه.

سرش رو کج کرد؛ با یه حالت خاصی نوک زبونش رو گوشه‌ی لبش کشید و با لبخند خبیثانه‌ای به من نگاه کرد.

از خجالت گونه‌هام سرخ شده بود. وقتی گفت دلنیام نزدیک بود پس بیفتم!

آرسین که حالم رو دید؛ برای اینکه بیشتر من رو اذیت کنه گفت:

– مگه نه عزیزدلم؟

با چشم و ابرو براش خط و نشون کشیدم که یعنی برات دارم!

– آ…آره.

بهار: قربونتون برم الهی! همیشه عاشق هم بمونین.

آرسین من رو چسبوند به خودش و گفت:

– مگه می‌تونه عاشقم نباشه؟

من رو به خودش بیشتر فشار داد. واقعا آرسین خوب بلد بود من رو اذیت کنه و الان داشت اذیتم می‌کرد.

بهار: مواظبش هم که هستی.

آرسین: این خانم کوچولو، یه جای امن داره که هیچ کس نمی‌تونه بهش نزدیک بشه.

 

رمان های دیگر ما هم مطالعه کنید حتما  لذت خواهید برد:

4.4/5 - (18 امتیاز)

منتشر شده توسط :REZA_M در 1767 روز پیش

بازدید :8206 نمایش

این کتاب را به اشتراک بگذارید ..

نام رمان

عشق در ضربات پنالتی

نویسنده

فاطمه اکبری

ژانر

عاشقانه ، اجتماعی،درام

طراح

هکر قلب

تعداد صفحات

495

منبع

یک رمان

اندروید

دانلود فایل apk

پی دی اف

دانلود فایل pdf



دیدگاه خود را بنویسید . تعداد نظرات : ( 3 )


  1. مینا گفت:

    مرسی از رمان خوبتون واقعا عالی بود پیشنهاد میشه بخونید حتما

  2. pariya گفت:

    اصلا قشنگ نبود ارزش خوندن نداشت ۱۰صفحه بیشتر نخوندم کاملا بی هدف پیش میره داستان

  3. aida گفت:

    کپی از کتاب،قرارنبود

افزودن نظر