خلاصه رمان:
دانلود رمان شهراد _ عشق همیشه به خوبی پایان نمیآید و ما در این داستان با عشقی روبهرو هستیم که حرارتِ آن نمیتواند مرزهای حرمت را بشکند. نگین، دخترِ عاشق پیشهی ما به راه دوری برای دیدن عشق دیرینهی خود میرود؛ اما در این راه آیا حاصل این عشق رسیدن است یا جدایی.
آیا دو فردِ متعهد به زندگی و عاشق پیشه حرمتها را میشکنند تا با هم باشند؟
دانلود رمان شهراد
قسمتی از رمان:
_باز کن. بابا بازی بخوره تو سر تو یاس تا اومد حرفی بزنه همون صدا اشناهه گفت مهرداد باز کن حسامم
پس حسام بود بازم خورده بودم به این پسره ی از خودراضی د اخه خدا من چقدر باید بدشانس باشم
بالاخره در باز شد رفتم رو ایوون حیاط نشستم نگاه به پام کردم وای شلوارم پاره شده بود زانومم پوستش کنده شده بود.
پری اومد بالا سرم نگین چیزه مامانت… تا نگاش به پام افتاد جیغ کشید گوشمو کرد کردی
پری؛ پات با صدای جیغش همه هجوم اوردن تو حیاط مهرداد؛ نگین چیشده
چیزی نیست نگام افتاد به حسام گفتم تقصیر این اقاس و اشاره کردم به حسام
حسام؛ تقصیر خودت بود دانلود رمان عاشقانه که عجله داشتی تقصیر من چیه از این همه پرویی ازش متنفر شدم
رو که نیست سنگ پا قزوین جلوش لنگ میندازه
از حرص این حرفش از جام بلند شدم رفتم تو خونه پیش مامانم نگام افتاد به خانومی که قیافش خیلی شبیه حسام بود رنگ چشاشم شبیه حسام بود عسلی محو اون خانوم بودم که مامانم گفت
_نگین چت شد یهو
_هیچی مامان بازی بود خوردم به یه اقای پرو زده زانومو. داغون کرده تازه میگه تقصیر خودته
پیشنهاد میشود
رمان واپسین کیفر | زهرافرمانی (مهشید)
دانلود رمان جای مادرم زندان نیست