معرفی رمان:
دانلود رمان سرنوشت زمستانی _ از وقتی چشم باز کردم زندگی خوبی داشتم… پدر ،مادر، دو تا برادر و مهمتر از همه یه عشق. خیلی زود با هم نامزد کردیم. همه چیز عالی بود تا اینکه به طرز سریعی نابود شد.
وقتی چشم باز کردم دیدم فکر عذاب گذشته و یه خستگی عمیق تمام وجودم رو پر کرده. رفتم تا بتونم بلند شم و برگردم اما خیلی بچگانه دنبال عوض کردن اوضاع میگشتم اونم در حالی که همه چیز تو ایران عوض شده بود اتفاقاتی که حتی فکرش رو هم نمیکردم…
دانلود رمان سرنوشت زمستانی
قسمتی از رمان:
– برای بار سوم وکیلم؟؟
وکیله؟ نمیدونم…! من٬ یه دختره ۲۴ ساله رو چه به مرد ۴۴ ساله؟
درک کاری که دارم میکنم خیلی سخته .
سرمو بالا گرفتم و به همهی کسایی که اونجا بودن نگاه کردم.
به ناپدری که تا الان عین پدر خودم دوسش داشتم و الگوی زندگیم بود نگاه کردم اما چه حیف که اینبار به جای حمایت بدترین نوع بیپناهی رو بهم نشون داد.
به مادری که بود و نبودش دیگه برای من فرقی نمیکنه گاهی اوقات به اینکه مادر منه شک میکنم.
ولی هنوزم شبا دلم هوس آغوشش و رمان عاشقانه نوازش دستاش تو موهام رو میکنه.
به برادرهایی که جای کتکاشون هنوزم مونده و به قول دکتر تا اخر عمر یادگاری میمونن واسم و باید باهاشون کنار بیام.
نگام رو سامان بیشتر از بقیه خیره موند، به عشقی که تا چند ماه پیش باهاش اوج خوشبختی رو احساس کردم هرچند یه سراب بود و بس.
نه تو تصمیمم جای ابهامی نمونده…
حالا نوبت منه که انتقام تک تک بلاهایی که سرم اوردن رو ازشون بگیرم قبل از اینکه چیزی بگم سامان پوزخندی زد و با چشمای اشکی رفت بیرون.
پیشنهاد میشود
دانلود رمان ماهی که در شب تاریک درخشید
دانلود رمان خانهی من قلب توست
چتریهای بهم ریخته | یکتا یاری
رمان سایه نشینها | محدثه صدرزاده
بهترین رمانی بود که خوندم من رمان زیاد میخونم و بی درنگ میگم که قلم این دودختر حرف نداشت، خیلی هم غم انگیز بود
لذت بردم👌