خلاصه:
دانلود رمان ساحل ساحل دختر داستان برای المپیاد ریاضی از کشور خارج میشه اما وقتی برمی گرده می بینه همه ی خانوادشو داداش دو قلوش توی زلزله مردنو اون مجبور میشه با خانواده ی عموش زندگی کنه واز اونجایی که پسر عموش بازیگره خودشم بازیگر میشه ولی این وسط یه پسرکه معلوم نیست کیه هم به ساحل پیام میده ساحلم به عنوان یه پسر یعنی سینا برادرش باهاش دوست میشه… پایان خوش
ی جان…
حالا مگه باورم میشه تاچند دقیقه ی دیگه می تونم روی خاک ها ی وطنم
قدم بزنمو اون سینای دیوونه رو ببینمو یه دل سیر ماچش کنم خداییش این چند روز دوری بد جوری
کلافم کرده بود.
دلم برای مامان و باباو مخصوصا داداش کشک بادمجونم خیلی تنگ شده
دانلود رمان ساحل
نمی دونم وقتی منو ببینن چه عکس العملی نشون میدن د آخه کشک که نیست توی المپاد اول شدم
حتما بابا مثل همیشه بؽلم میکنه ومی گه بهت
افتخارمی کنم دختر گلم…مامان هم می گه آفرین دخترم…سینا
هم مثل اسگلا یه نگاه بهم میکنه و بعد هم مثل همیشه می گه رمان عاشقانه خواهر دو قلوی منی دیگه هوشت به من
رفته این قدر باهوشی،منم که قربونه خودم برم کم نمیارمو یکی میزنم پس گردنش تا حالش جابیاد
دیگه این جمله رو تکرار نکنه اما خوب آدم نمیشه دیگه…
بابا ومامان وسینا قول داده بودند که حتمااز رودبار برای استقبال من تشریؾ فرما بشن تا فرش
سرخو به افتخار ورود من پهن کنن و از اونجا با هم بریم خونه ی عمو .
عمو و زن عمو ومادر بزرگ هر تابستان یکی دو هفته ای رو
رمان های توصیه شده:
رمان جادوگر زمستانی | کار گروهی
رمان وزن آسمان ما | فاطمه حمید
دانلود رمان نقاش مزاحم جلد سوم