دانلود رمان زیر چتر عاشقی
خلاصه:
همه چیز از یک باران پاییزی شروع شد.آندیا دختر داستان ما بخاطر قلب مریض مادرش و نداشتن پول برای درمان آن از خدا خیلی گله داشت، و زیر باران پاییزی اشک میریخت و اعتراض میکرد، تا اینکه خدا صدای دل مظلوم و کوچیک بنده اش را شنید.
یک پسر متشخص با یک چتر کنارش نشست و چترش را روی سر دخترک گرفت.
دخترکی که خیس شده بود زیر باران و از شدت گریه هق هق میکرد و مثل
گنجشکی میلرزید و دل پسر مغرور داستان مارا به درد آورد.
و این شد شروع داستان عاشقانه ما که از قضا این آشنایی از زیر یک چتر شروع شد؛
چتری که شروع پیوند بین دو قلب بود. اتفاقات خیلی زیبا و جالبی دراین رمان می افتد که با خواندن رمان متوجه آنها میشید.
این رمان اختصاصی سایت یک رمان می باشد
پیشنهاد می شود
قسمتی از رمان :
خدایا چرا من؟ چرا من باید اینقدر بیچاره باشم؟ مگه من چه گناهی کردم که این همه بغض و سختی رو باید تحمل کنم؟
دوباره بغضی که مثل سیب توی گلوم بود شکست.
بارون پاییزی تند تند میبارید؛ هِه فکر کنم آسمون هم دلش به حال منه بیچاره گرفته.
آخ خدا، اگه من مادرم رو از دست بدم بیچاره میشم؛ من توی این دنیا فقط همین مادر عزیزتر از جونم رو دارم، دلمو نشکن.
دوباره زیر گریه زدم. کاشکی پول داشتم تا میتونستم هزینه ی عمل قلب مادرم رو بدم.
آه، از سرما به خودم میلرزیدم؛ چون فقط یک مانتو نازک مشکی رنگ تنم بود.
یک دفعه دیدم بارون قطع شد. وای این پسره دیوانه شده؟ یک پسر قد بلند با بدن رو فرم و موهای قهوه ای رو به بالا یک چتر سورمهای بزرگ دستش بود
پیشنهاد می شود
رمان آندر باس | نگار ۱۳۷۳ کاربر انجمن یک رمان
خیلی خیلی چرت
قلمش افتضاح بود
نخونید
خیلی هم قشنگه حتما بخونید داستان متفاوتیه
رمان قشنگیه شخصیتاشو دوست داشتم مخصوصاً شخصیت مهربونه دلسا و شخصیت شکننده و ظریف آندیا قلمش هم به نسبت اولین رمانش خوبه
لطفا قبلش رمان رو بخونین بعد اپلود کنین . ژانر بعضیاشون رو باید نوشت خاله بازی 😕😕
سلام
این لحن به نظرم اصلا درست نیست در مورد قلم کسی
شما یه رمانی بنویسید که این نباشه
این اولین رمان خانم هنرجو هستش که تو سن۱۴ سالگی نوشتتش
الحق که برای اولین بار و تو این سن عالی بود دمت گرم