خلاصه:
دانلود رمان زنی در تاریکی رزیتا آریان دختری ۲۴ ساله از یک خانواده ی ثروتمند که تمام زندگیش تنها بوده و به دلیل مشکلاتی که در نوجوانی داشته پدرو مادرش اون روبه زور مجبور میکنن که برای سالها به خارج از کشوربره.رزیتا بخاطر گذشته ی تلخی که داشته همیشه منزوی وتنها بوده .وبه دور از محبت خانوادش زندگی میکرده تا اینکه با مرگ پدر بزرگش مجبور به بازگشت به ایران میشه.بازگشتی که زندگیش رو دچار تحول بزرگی میکنه.وعشقی که….. مقدمهرگه هایی از زندگی ات.
ژانر : رمان عاشقانه
با صدای خلبان که میگه پرواز امارات به مقصد ایران تا رمان جدید دقایقی دیگر به زمین میشنیه چشمام رو باز میکنم.
هنزفری رو از گوشم برمیدارم.
اصلا حس خوبی ندارم.
نمیدونم دلیل این اصرار مادرم برای برگشتنم چی بود.
دانلود رمان زنی در تاریکی
نمیدونم چرا باید برای مرگ کسی برگردم که تو زنده بودنش هم هیچ حسی بهش نداشتم.
از هواپیما پیاده میشم.
به اطراف نگاه میکنم.
هیچ آشنایی نمیبینم.
از اولم باید میدونستم .که کسی نمیاد دنبالم.
دوتا مرد دارن با نگاهشون دنبال رمان عاشقانه کسی میگردن.
میدونم احتمالا بابا فرستادتشون.
حوصله شون رو نداشتم .
پشت جمعیت خودم رو پنهان میکنم.
دلم نمیخواد با دوتا غریبه برم خونه.
سرمو رو پایین میندازم.
آروم سمت خروجی میرم.
با صدایی متوقف میشم.
-خانم آریان.!
به روی خودم نمیارم.به راهم ادامه میدم.
یک دفعه یک نفر جلوم وامیسته.
سرم رو بلند میکنم.
مردی حدودا ۳۱-۳۲ساله با قدی بلند پوستی گندمی وچشمایی عسلی بیروح نگام میکنه.چهرش خشن نشون میده.
موهای خیلی کوتاهی داره.
-شما رزیتا آریان نیستید.؟!
به خالکوبی ی روی گردنش نگاه میکنم.
متوجه ی نگاهم میشه .با درست کردن یقه ی لباسش سعی داره بپوشوندش.
-خانم با شمام .!
جهت نگاهم رو تغییر میدم.
-بله؟
-شما رزیتا رمان
پیشنهاد میشود
رمان خال مشکیِ دلدار | گندم سرحدی (نفس.س)
رمان پراگما | زینب رستمی (سارا)
دانلود رمان درخشش ماه در سایه انتقام
سلام به نویسنده عزیز
ممنون بابت رمانتون.قشنگ بود.
موفق باشید
مزخرف ترین رمانی که میتونید بخونید.تماش از افکار یک بچه و با قلم ضعیف نوشته شده .موضوع میتونست جالب جلوه بشه اما با قلم خیلی ضعیف نویسنده موضوع به چشم نمیاد همش غلط املایی و جمله بندی غلط… صفحه ارایی قشنگ هم نداره که خواننده رو جذب کنه…پیشنهاد میکنم رو بخونید کلا رمان های قبلی که خوندین دیگه به چشمتون نمیاد
با تشکر
رمان زیبایی بود
از نظر من که داستانش خیلی زیبا تر و عالی تر از بسیاری از رماناست .
ممنون از نویسنده
واقعا خیلی جاهاش راز آلود بود. متشکر
ولی خدا وکیلی دختر و پسر نقش اصلی بدبخت شدن تا به هم برسن?????
منتظر رمان های زیبای دیگر شما هستم ❤
مسخره بود????