خلاصه:
دانلود رمان روزهای بی کسی تنها…همیشه تنها…دختری ازنسل تنهایی ..دختری که ازاول خلقت تنها بود…اما…نه …مادر…اوراهم …دردنیا عشقی جز او ندشت …فقط او ومادر …او ومادرو خدا….اما …روزی که ………….اورا دید…کاش عشق را نمی چشید …حالا دنیایش او بود ومادرش
نویسنده رمان بمون کنارم….
آهو
بهنام
عمو فرزین
مادرآهو
وسه تا برادر بهنام و…………
دانلود رمان روزهای بی کسی تنها…همیشه تنها…دختری ازنسل
دانلود رمان روزهای بی کسی
اورا دید…کاش عشق را نمی چشید …حالا دنیایش او بود ومادرش بود وخدا
هنوز طعم عشق جدید را نچشیده بود…که ……..دختری بود
ازنسل بی کسی …از نسل روزهای بی کسی………قشنگه وپایان خوش.۱۴۹۱صفحه پرنیان
رمان عاشقانه جلوترمی دویدم تااین که رسیدم به یک کافی شاپ،مامانم که پشت سرم بود،نتونست بهم برسه ومجبورشد
که دنبالم بیاد ،توکافی شاپ هم مامانم نتونست چیزی بگه اما دستشو به علامت جبران وتهدید برام تکون
داد.وقتی بیرون اومدیم سریع به طرؾ ماشین رفتم ،نزدیکی های همون جا پارک شده بودسوارشدم
وخودم پشت فرمون نشستم ،مامانم که سوار ماشین شدگفت:
– خب حالا بیا حسابامون روباهم وابکنیم
خواست که دندونی روی لپم بگیره امامن خودمو کنارکشیدم وگفتم :
– مامان اذیت نکن توروخدا لپام آویزون شده اونوقت نمی برنم سر دستت میمونم ترشی میزنم
در حال تایپ در انجمن
رمان سراب رد پای تو | مریم علیخانی
khube