معرفی نامهی رمان رنجنامه فرنگیس:
دانلود رمان رنجنامه فرنگیس! این رنجنامه پر از دردهای نگفته و زخمهای بدون تسکین است. نمیدانم، تلنگر باز شدن مخزن دردها سرنوشت بود یا چیز دیگر… اما گاهی قلب سر میزند و تاب نمیآورد و از معضلات یک زندگی پر از رنج میگوید. رنجنامهی فرنگیس، داستانی اجتماعی و درگیریهای پلیس با قاچاق مواد مخدر را در بر میگیرد، زندگی پر از پیچ و خم فرنگیس سوژهی داغ خبرنگار جوان میشود. کسی چه میداند این بالا پایینیهای روزگار و معضلات آدمها را به کجا میکشاند.
دانلود رمان رنجنامه فرنگیس
برشی از رمان اجتماعی رنجنامه فرنگیس:
مأمور دادسرا من رو تا اتاق اسد راهنمایی کرد، در اتاق رو باز کرد و بهم اشاره کرد برم داخل. از ترس دهنم خشک شده بود، بدنم به لرزه افتاده بود. یه قدم رفتم جلو، یه نفر با لباس زندان و دمپایی، گوشهی اتاق رو صندلی نشسته بود، یه مأمورم کنارش بود. اسد سرش رو بلند کرد و به طرفم برگشت. امثال اون رو تا به حال فقط تو تلویزیون و از طریق اخبار دیده بودم، منصرف شدم! ترس چنان بهم غلبه کرد که برگشتم تا از اتاق بیرون برم. صدای تمسخرآمیز اسد تو گوشم پیچید:
– در خدمتیم.
سر جام خشکم زد. برگشتم به طرفش، ماتم برده بود! همهی سوالهایی که فکر میکردم اگه باهاش روبهرو بشم ازش میپرسم، از ذهنم پاک شد. چشمهاش قرمز بود، شاید به خاطر حکمی که براش بریده بودن، عصبی بود! با دیدن قیافهی اسد فهمیدم که وقت خوبی برای مصاحبه نیست. انگار ترس رو تو چشمهام دید، به قد و بالام نگاه کرد. بالاخره یکی رو پیدا کرد که بتونه با سربهسر گذاشتنش خودش رو کمی آروم کنه.
– ترسیدی؟
از اینکه مخاطبش بودم، به خودم لرزیدم، تتهپته افتادم:
– نه…بابا…چه ترسی؟
پیشنهاد میشود
عالی و زیبا. قلم بسیار روانی دارید.
رمان قشنگی بود..حتما بخونید
ولی رسیدن نیما و گیسو بهم انقدر سریع، منو خیلی متعجب کرد.
سلام
پیشنهاد میکنم حتما این رمان را بخونید. من به صورت آنلاین تا تهش خوندم و خیییییییییییییلی لذت بردم
خیلی زیبا و عمیق بود، وقایع زیر پوست شهر رو نشون میداد. سپاس از شما نویسنده خوش ذوق
قلم نویسنده واقعا قوی بود و ایده های ناب و جذابی برای نوشتن داشتن
منکه لذت بردم
نیخواستم بپرسم خانم ژاله صفری رمان دیگه ای دارن که بتونیم مطالعه کنیم؟
خیلیییییییییییی قشنگه
بینهایت زیبا بود. داستانش روح و روان آدم رو به بازی میگرفت و گاهی از خودم میپرسیدم؛ مگه میشه این همه بدبختی تنها سهم یه نفر بشه؟!
شاید اگر از بحث اعتیاد و مواد مخدر بگذریم؛ بشه گفت که همه چیز از یه انتقام شروع شد. انتقامم مثل یه مواد و اعتیاد میمونه، انتقامم پیر و جوان و باسواد یا که بیسواد نمیشناسه… .
با آرزوی موفقیت برای این نویسندهی خوشقلم!
ممنونم عزیزم خوشحالم که دوست داشتی
سپاسگزارم عزیزم
عالی و زیبا قلمی پخته و روان موفق باشی عزیزم