دانلود رمان دکتر احساساتی
خلاصه :
دانلود رمان دکتر احساساتی این کتاب زندگی ارتا وپیمان رونشون میدهد وکمک های یکی از استادان دانشکده به این دو نفر که زندگی این دو را متلاشی میکند بخش عمده ی این داستان به سبک دفتر خاطراتی است که مرور میشود…پایان خوش
پیشنهاد می شود
دانلود رمان ایمی واتس و آینه ی اسرار آمیز
قسمتی از رمان :
بس که گریه گرده بودم زیر چشمام پف کرده بود ….
کسی منو اینطوری میدید حتما خوف می کرد ..ولی مگه الان مهم بود
که حال من چطوریه الان فقط چیزی دیگه مهم بود …
فکر رفتن به اون خونه حالمو بدتر کرد .
از اون خونه عجب متنفرم هیچ وقت نمیتونم اون خونه به عنوان خونه ام قبول کنم ..
ولی اونجا تنها جای بود که میتوستیم راحت با اون حرفت بزنم ….
دانلود رمان دکتر احساساتی
لباسمو عوض کردم برگه جواب آزمایشو که دوباره نگاه کرده بودم
از روی تختم چنگ زدم انداختمش توی کیفم این برگه یعنی شروع یه زندگی دیگه.
آروم از خونه اومدم بیرون… تا کسی متوجه این حال زارم نشه سوار ماشینم شدم
دستمام میلرزید حتی نمیتونستم درست رانندگی کنم
دوباره استرس اومد سراغم فکر دیدنش اونم بعد از یک ماه …
حالت تهوع اومده بود سراغم … نمیدونم چون شاید ازش میترسیدم وباعث میشود اعصابمو بهم بریزه
به مازاراتی قرمزش تکیه داده بود .خداییش از هق نگذریم یاشار خوشتیپ بود
.یدونه بلوز جدب سفید باشلوارلی مشکی پوشیده بود وموهاشم بالا داده بود .
شاید باوضع مالی خوبی هم که داشت نهایت ارزوی هر دختری بود اما من
هیچ وقت نتونستم دوستش داشته باشم چه بچگی چه الان .یادمه بچه که بودم
یه من ویاشار بایه پسردیگه که اسمش پیمان بود همبازی بودیم
.همیشه یاشار من رواذیت میکرد وپیمان از من دفاع میکرد .حتی یک بارتو عالم
بچگی پیمان ویاشار هر دو دوتا انگشتر عروسکی خریدند
وازمن خواستند که یکی رو بینشون انتخاب کنند یادمه اونموقع ها من
پیشنهاد می شود
رمان اسمش رو سام گذاشتم (جلد دوم رمان فرزند خاموش) | Fatemeh.M
رمان روزگاری در مستعمره | Mahsa.s.x