معرفی رمان:
دانلود رمان خلسه شکار _ آواز چکمههایش بر طلسم خاموشی شب طنین میاندازد و بوی شکار از کنار گوشهایش چون بادی میوزد. خنجری که لابهلای انگشتانش جاگرفته و چشمانی که عمیق در پی شکار میچرخد. عشق بیفرجامی که از ارتفاع چشمانش به پستترین نقطه قلبش سقوط میکند و اینجا نقطهی آغاز نفرتیست که از عشق ناسنجیده دختر بر قلب شکارچی رخنه کرده است.
و در اختتام این سرگرمی تمسخروار مردیست که در دل شب به دنبال شکار نوک خنجرش را لمس میکند. اینجا فقط ترس حکومت میکند، ترس از شکارچی!
دانلود رمان خلسه شکار
قسمتی از رمان:
دانلود رمان جنایی خلسه شکار _ طنین گامهای محکم و استوارش تمام نگاههای کنجکاو آنسو را به خود دوک زده بود. گویی صلابت آهنی به مانند جوی طلای در کل جسم و افکارش جریان یافته بود.
زهرخندی که گوشهی لبش می درخشید، عجیب در تهچهرهی بیرمق و در عین حال پرصلابتش نشسته بود. رخ سردش گویا از تنفر عمیقنمایی که در انتهای وجودش خاک میخورد، منجمد گشته بود!
وارد ساختمان بانک شد و مسیرش را به سمت اتاق مدیریت کج نمود. سری به نماد ادب برای منشی تکان داد. ثانیهای کنار میز منشی توقف نمود.
– با آقای توفیقی یه ملاقات داشتم!
-شما آقای هدایت هستید؟
نگاهی به ساعت مچ دستش انداخت و سپس رو به دخترک ریزنقش پشت میز گفت:
– بله خودم هستم!
دختر عینک ته استکانیاش را کمی جابهجا کرد، سپس با زبانش ل*ب خود را نمناک کرد.
– آقای توفیقی داخل اتاقشون منتظرتون هستن!
بیتعلل سری به نماد سپاسگزاری تکاند و با به آواز درآوردن دو تقه، به در کنار میز وارد اتاق شد.
نگاه سردش یک آن رنگ محبت به خود گرفت.
پیشنهاد میشود
دانلود رمان دختری در کوچه پس کوچههای ونک