دانلود رمان جعبه‌ی پاندورا ⭐️

معرفی رمان:

دانلود رمان جعبه‌ی پاندورا _ گاهی انسان‌ها خاطرات بد را مخفی می‌کنند، روی اشتباهات سرپوش می‌گذارند و درتلاشند نیمه غم‌آلود حیات را به بند بکشند؛ اما هیچ چیز در این دنیا ابدی نیست، حتی خوبی!
مدت‌ها بود که نیروهای پلید، چشم‌انتظار فرصتی دوباره بودند تا حصارهای جعبه کوچک و منحوس از هم گسسته شوند.
سقف آسمانِ طلسم‌شده جعبه برای رعد و برق قدرت‌نمایی بدی زیادی کوتاه به نظر می‌رسید.
وقتی کابوس‌ میهمان ناخوانده قلب پرنسس می‌شود، انتظارها هم به پایان رسیده است.
حالا چرک پلیدی که روی دنیای رنگارنگ آدم‌های بلندپرواز قصه ریخته شده یا با محبت پاک می‌شود و یا به دست غرور تاابد چرکین می‌ماند.

 

دانلود رمان جعبه‌ی پاندورا

دانلود رمان جعبه‌ی پاندورا

 

قسمتی از رمان:

دانلود رمان عاشقانه جعبه‌ی پاندورا _ دانژه نیز به هر زحمتی که بود سرپا ایستاد و گفت:
– حق با پرنسسه… آخ… نیروی عجیب و عظیمی هست که داره به سمت ما میاد… احساسش می‌کنم…‌ این یه خطر بزرگه… ما باید… .
اما فرصت نیافت بیش از این بگوید، چرا که از پشت سرشان صدای فریاد و نعره‌های شدیدی برخاست و دانژه و ماریا جادوگران سیاک را دیدند که به طرفشان حمله ور شده بودند!

به نظر می‌رسید این‌دفعه با آمادگی کامل وارد عمل شده‌اند. آرکا و سربازانش نیز شمشیرهایشان را از غلاف بیرون کشیدند و آماده‌ی حمله شدند. دانژه وارد حالت ویژه‌اش شد و چشمانش تماما سفید شد. ماریا که اکنون اثری از درد در وجودش نمانده بود به طرف آرکا چرخید و گفت:
– تو و سربازانت باید تا می‌تونین عقب بایستین و درگیر نشین. اون‌ها با شمشیر شما کشته نمی‌شن. خواهش می‌کنم با سربازانت از این‌جا دور شو.
آرکا ناباورانه به او نگاه کرد و فریاد کشید:
– یعنی فرار کنم؟! تو رو این‌جا ول کنم و برم؟! بمی‌رم هم این کار رو نمی‌کنم!

 

پیشنهاد می‌شود

رمان ماه و آینه | MAbrisham

رمان دهلیز قلم | Aramesh*

دانلود رمان پسرک بی رنگ و رخ

دانلود رمان فرقه سیاه

رمان آشور ⭐️

4.1/5 - (68 امتیاز)

منتشر شده توسط :PARISA در 1251 روز پیش

بازدید :13460 نمایش

این کتاب را به اشتراک بگذارید ..

نام رمان

دانلود رمان جعبه‌ی پاندورا

نویسنده

سیده پریا حسینی

ژانر

عاشقانه / تخیلی

طراح

شادی روحبخش

تعداد صفحات

680

منبع

یک رمان

اندروید

دانلود فایل apk

پی دی اف

دانلود فایل pdf



دیدگاه خود را بنویسید . تعداد نظرات : ( 7 )


  1. Nafasss گفت:

    سلام دوستان. من ماه ها پیش رمان جعبه ی پاندورا رو خوندم یه فانتزیه عاشقانست که از نظر من به دل میشینه و به نظرم آخر رمان خیلی برای من با معنی تموم شد
    با تشکر از نویسنده ی خوش ذوق و با استعداد این رمان سیده پریا حسینی

  2. Kimia.zakeri گفت:

    عالییییی

  3. سارا گفت:

    سلام
    رمان سطح متوسطی داشت … من از ساختار جملات زیاد لذت نبردم چون بیشتر حالت خبری داشت تا هیجان انگیز ! موضوع هم خیلی ساده و بدون پیچیدگی بود … مثلا جای سوال بود که چرا الماس ها رو قبل تر از این نابود نکرده بودن ؟ چرا صبر کردن تا هیولاها آزاد بشن ؟ یا اصلا چرا پرنسس باید دنبال فرمانده بره وقتی هنوز نه جادویی داره نه توانایی دفاع از خود ؟ من از نیمه رمان دیگه ادامه ندادم. میتونست خیلی خیلی بهتر باشه ولی برای سرگرم شدن رمان خوبیه ! با تسکر از نویسنده

  4. غزل نارویی گفت:

    بسیار رمان عالی و بامفهومیه

  5. ترانه گفت:

    به نظرم میشد بهتر باشه… ولی یه چیزی که من اصلا نمی‌پسندم برای رمان ها، لحن ادبی هستش به نظر من این لحن بیشتر به درد نوشتن کتاب میخوره و اینکه به نظرم بهتر بود سوم شخص این داستانو روایت نمی‌کرد.. من دوست داشتم خود شخصیت‌ها این داستانو پیش ببرن

  6. یک آدم گفت:

    دوست عزیزی که نوشتی لحن ادبی به درد رمان نمی خوره و برای نوشتن کتابه. می فهمم، این یه موضوع سلیقه ایه که محاوره رو بیشتر از لحن کتابی بپسندی. اما لطفا دقت کن که رمان هم یک نوع کتابه و می تونه ادبی باشه. حتی درست تر اینه که ادبی باشه. هرچند لحن محاوره هم بد نیست اما ارزش پایین تری داره نسبت به لحن کتابی.

  7. سیده پریا حسینی گفت:

    دوستان سوالاتی که خانم سارا پرسیدن که چرا کریستالا از قبل نابود نشدن و… اینا سوالاتیه که در رمان جدید من یعنی جاده سرخ پاسخ داده میشه که در حال تایپه و به زودی منتشر میشه جاده ی سرخ جلد دوم رمان جن ها حاکمای دردسرسازه و میتونم بگم این چند رمان به دنبال هم یه ایده ی واحد رو دنبال میکنن اول جن ها بعد جاده سرخ بعد جعبه پاندورا و دز نهایت قلب خونبن شیطان این رمان ها ظاهرا موضوعات متفاوتی دارن اما در ادامه ی قبلی نوشته شدن
    ممنون از نگاه خوبتون

افزودن نظر