دانلود رمان جزای عشق
خلاصه :
دانلود رمان جزای عشق تا حالا به این فکر کردید که اگه تویه تصادف یه دختری دچار نقص عضو بشه چی میشه؟جالب میشد اگه یه قانونی بود که پسره باید عقدش میکرد نه؟ داستان ما همینجوری شروع میشه! خواننده ی محترم!اشتباه نکن!این رمان هیچ شباهتی به هم خونه،
رمان های دیگر ما:
نام رمان : جزای عشق
نویسنده : *MaHtab*
قسمتی از متن :
قرار نبود یا خیلی رمان های دیگه که توی این سبکه نداره!
این یه تراژدی تمام عیاره! این یک کشمکش تمام عیار بین عقل واحساسه! …. پایان خوش
مثل همیشه صداش روانداخته روی سرش:تو خیلی بی جا کردی
همچین غلطی کردی!بابا ی بدبختمون رو کشتی کافی نبود؟حالا نوبت منه؟
بدون اینکه حتی جواب یکی از حرفاش رو بدم از خونه زدم بیرون.
خیابون ها شلوغ تر از همیشه بود. حوصله ی هیچ کس رونداشتم!
انقدر توی این چند وقته حرف های درشت از اطرافیانم شنیده بودم
که دیگه حتی حوصله ی خودم رو نداشتم.حتی از برادرم که تنها کسی بود
که توی این دنیاداشتم.می دونستم با این وضعیت نمی تونم بیشتر
از این دوام بیارم.باید زودتر یه کاری می کردم .
پل هوایی صدمتر پایین تره.کی حال داره این همه راه بره؟!خیابون دوبانده است،
اولین لاین رو رد میکنم.دود یکی از ماشین ها که باسرعت زیاد از
بغلم ویراژداد ورفت، رفت توی گلوم وبه سرفه افتادم.لعنتی!میرم
توی لاین بعدی،یه لحظه مکث،یه سرفه ی نسبتا طولانی،و….ویـــــــــــــ ــژ!و بعدش
سیاهی محضی که مثل قیر تک تک سلول های مغزت رو پر می کنه.
تعداد صفحات : ۱۳۰ صفحه پی دی اف، ۳۹۹ صفحه پرنیان
پیشنهاد می شود
رمان جنگجویان گورج (و اتحاد با شیاطین) | nazy.8
قسمت دانلود
لینک دانلود پاک شده است
منبع تایپ : رمان جزای عشق | *MaHtab* کاربر انجمن نودهشتیا
من دنبال ی رمانی می گردم که خلاصش اینه که یک دخترنویسنده که عاشق یک خوانندست و درون رمانش اهنگ های اون خواننده رو می نویسه پس از یک سری اتفاقات این دختره سر از خانه ی خواننده ی محبوبش در میاره.
این خواننده هم برای برگردوندن عشقش از این دختر نویسنده درخواست کمک می کنه و بهش می گه برای موقت باهاش باشه بعد از مدتی هم عاشق دختره میشه
میشه اگه اسم این رمان رو می دونین بهم بگین؟
اسم این رمان برای من بخون برای من بمون هستش
خیــــــــــــلی مزخرف بود…
الکی وقت خودتون رو براش تلف نکنید…خوندن شعرای مهدکودک به صرفه تر ازینه…
هم پر از غلط املایی بود(اخه الحمدلله کجاش سخته که نوشته”الهم دلله”؟؟؟؟)
هم انقدر که به توصیف مکان ها و لباس ها پرداخته به خود موضوع و اصل داستان توجهی نشده …
خیلی جاها ۸-۱۰ سطر درباره ی چیزای الکی توضیح داده بعد یهو مکالمات شخصیت ها بدون هیچ احساسی شروع میشه
اصلا نمیشه بهش گفت رمان…بیشتر مث خوابیه که بعد از بیدار شدن از یادت میره ولی میدونی که خواب خوبی نبوده!
سلام.دنبال رمان عاشقانه ای هستم .شخصیت اصلیش دختری به نام آیند که طراح لباسه و پسری به نام نیما که فکر کنم بسکتبالیست باشه .ممنون میشم برام بزاریدش