خلاصه:
دانلود رمان جدال خاکستری فربد به تازگی نقل مکان کرد و به یه خونه حیاط دار می رود بعد از دو ، سه روز متوجه می شود در خانه جدیدش تنها نیست …از آن طرف دانی پسر منزوی جنی است که سال ها در خانه جدید فربد زندگی می کند و از اشغال خانه اش توسط فربد ناراضی است و این شروع جدل این دو خواهد شد …پایان خوش
نوشته parya***1368 کاربر نودهشتیا
قسمتی از داستان:
مقدمه : اینجا دل شب است . شبهایش سرد و تاریکی است ؛
صدایی دلخراش گریه ی یک پسر بچه برای ترساندن یا درد کشیدن میاید .
ناله می کند : که خانه در تصرف جن هاست …
جن ها !!!!!؟
دانی
دانلود رمان جدال خاکستری
رمان تخیلی سر و صدا باعث شد از مدیتیشنم بگذرم . از سقف شیرونی به طبقه پایین
نگاه کردم . باز این پسر پیداش شد با یه گله آدم ؛ خبر مرگش صد بار تو
خوابش بهش اخطار دادم ها از رو نمی ره که .
از سقف به طبقه پایین رفتم یه گوشه نشستم کافی یکم ابتکار به خرج
بدم بترسن وسایل صاحب خونه قبلی اونجا بود بد جور منظم بود مجبورم
علی رغم میل باطنیم خونه رو داغون کنم زدم شیشه ها و تمام وسایل شکستنی
و شکستم. پسر میمون عین چنار قد کشید بود. از کل هیکل نوک مدادیش
به موهای یه کیلو روغنش می رسید . شُلغمی یعنی شل بود
مایی غمِ من هم بود . خریدار با هنر دستم د برو که رفتی .
رمان های توصیه شده:
رمان چاه تنهایی | مریم علیخانی