پیشنهاد می شود
دانلود رمان جان به نیمه جان بده
مقدمه:
چشمهایت، اکسیرِِ حیات بودند برایم!
عاشقانه که نگاهم میکردی قلبم تندتر از همیشه میتپید!
لبخند که میزدی، غم رخت بر میبست از چهاردیواریِ دلم!
طنینِ صدایت، موسیقیِِ آرامبخشِ زندگیام بود!
صدای قلبت… و آخ از روزی که تو و اینهمه آرامش را از دست دادم!
کاش خدا، به دادِ قلبمان برسد…!
قسمتی از متن :
دستم را با عصبانیت جلوی مستوفیانِ زبان نفهم تکان می دهم. مطمئنم که این مرد، آخر سَر مرا راهی بیمارستان یا دستِ کم تیمارستان میکند!
پر از عصبانیت و با صدایی که به زور کنترلش کردهام، خیره به چشمان سبزرنگش میغرم:
_ اینجا من مدیرم جناب مستوفیان! من تصمیم می گیرم این طرح مسخره بره زیر دوخت و تولید انبوه یا نه! این طرح اعتبار برند ما رو زیر سوال می بره، اعتبار من رو زیر سوال می بره، شما اصلا اینو متوجهین؟ می فهمین اعتبار یعنی چی؟
نگاهی به تیپ جلفش میاندازم. به آن
پیشنهاد می شود
رمان اسمش رو سام گذاشتم (جلد دوم رمان فرزند خاموش) | Fatemeh.M
رمان متاهل (جلد دوم) | سیده پریا حسینی
خسته نباشی نویسنده جانم، قلمت مانا 🙂
@Elif
ممنونم از لطفت بانو
نویسنده جون خسته نباشی …مثل همیشه عالی بود
امیدوارم خوب بدرخشی چون لایقشی??
@آذربانو
عزیزم ممنون از این همه مهر
خداروشکر بابت حضورت کنار من و آبان
از خوندن رمان علاوه بر لذت تمام شخصیت ها و اتفاقات رو لمس و احساس کردم به امید اثرات بیشتر و موفق تر از نویسنده آینده جان:))
مثل همیشه عالی بود جانانم❤
قلمت سبز ?
@فروغ
جانکم ممنون از نگاهت
سلاممممم منم اندیمشکیم
Elif@
ممنونم الیف عزیزم
@melissa
منتقد عزیزم
ممنون که کنارم بودی
بی شک حضورت و کمک هات، تاثیر بسزایی در پیشرفت قلمم داشته
@پاپی
سلام خوشحالم یه همشهری داره رمان رو میخونه!
رمان عالی بود!
واقعا لذت بردم.
قلمت مانا نویسندهی عزیز و خوش قلم جان ?
@روشنک.ا
روشنک عزیز ممنونم از این همه لطف:)
خداروشکر دوست داشتی:)
خوب بود
قلمش رو دوست داشتم
faa.bahari@
ممنونم عزیزم
چرالینک دانلود نداره؟؟؟
نویسنده درخواست حذف داشتن