دانلود رمان تقابل

دانلود رمان تقابل

 

دانلود رمان تقابل

 

خلاصه رمان :

دانلود رمان تقابل داوود با قدم هایی خسته و دلی شکسته، به دنبال راهی برای التیام دردی ست که به جانش افتاد.قصه ی غصه هایش از او مرد سرسختی ساخت که با دنیا هم سر جنگ داشت و این بین، به ازای سوختن عزیزترینش؛ عزیزترین دیگری را سوزاند به شعله ی انتقام…پایان خوش

نویسنده : الف. کلانتری کاربر 

تعداد صفحات : ۱۲۶۹

ژانر :  عاشقانه / اجتماعی

مقدمه : 
فردا خیلی دیر است ،
باید از همین “لحظه” شروع کنم !
نباید بگذارم عقربه ها مرا دُور بزنند ؛
می خواهم دست ببَرم در ذهنم ؛
هر چه افکارِ منفی دارد ، خالی کنم!
باید جا برای احساساتِ خوب باز کنم.
خاطرات مُرده ی زیادی 
روی دستم باد کرده است!
تمامِ کهنگی ها را باید خاک کنم.
پروانه های زیادی در من
سر از پیله در آورده اند؛
وقتِ آن است که از خودم آزاد شوم!
من هنوز 
به پرواز با بال های شکسته 
ایمان دارم…
 
رمان دیگر این نویسنده که قبلا در سایت منتشر شده به نام سکوت بی پروا

اسم خدا و ناموس رعشه انداخت بر تنش، دندان روی هم سایید برای دختر مورد تاخت و تاز شده ی روبرویش.

گام هایش تعادل برقرار میکرد بر وزن زمین و جاذبه اش!
جواب اویی را که زانو میسابید رو به قبله اش هم، همین عرق شرم و خجالتش کفایت بود؟

ذهن بیچاره اش کمی فراموشی میخواست، چه کرده بود که عاقبتش بدتر از یزید شده بود!

_پاشو زودتر، داره دیرم میشه. دانلود رمان

ذهن بیچاره اش کمی فراموشی میخواست، چه کرده بود که عاقبتش بدتر

داوود با قدم هایی خسته و دلی شکسته، به دنبال راهی برای التیام دردی ست که به جانش افتاد.

قصه ی غصه هایش از او مرد سرسختی ساخت که

پیشنهاد می شود

تهدیدآمیز│گرگینه های خاموش کاربران انجمن یک رمان

منبع :فوریو

این رمان از نشر شقایق چاپ شده است.

1.9/5 - (38 امتیاز)

منتشر شده توسط :REZA_M در 2846 روز پیش

بازدید :19946 نمایش

این کتاب را به اشتراک بگذارید ..

نام رمان

نام رمان:

نویسنده

نویسنده:

ژانر

موضوع:

طراح

طراح:

تعداد صفحات

تعداد صفحات:

منبع

منبع:



دیدگاه خود را بنویسید . تعداد نظرات : ( 12 )


  1. نفس گفت:

    رمان فوققققق العاده ای به شدت توصیه میکنم این رمان رو از دست ندین حتما بخونید

  2. نفس گفت:

    خواهشا این رمان رو کادر بالای سایتتون بزارید

  3. نفس گفت:

    سلام رمان دی سبک این رمان ها معرفی کنید
    -اینه ای در برابر اینه ات می گذارم
    -تا تلاقی خطوط موازی
    -تقابل
    -عابر بی سایه
    -هیس

  4. مریم قلی زاده گفت:

    سلام
    به نظر من این رمان خیلی غیرواقعی بود
    سبک نوشتاری خوبی داشت ولی نمیتونم باور کنم پدری این قدر راحت دخترش رو دست کسی که نمیشناسه بده
    حتی بدترین راز.

  5. زهرا گفت:

    خیلییی رمان قشنگیه از دست ندید
    مریم خانوم قلی زاده که میگی غیر واقعی و چطوری وقتی بابائه نمیشناسه دخترشو داده دسته پسره….
    شما مثه این که رمانو کامل نخوندین توصیه میکنم اول خوب بفهمید موضوع رو بعد نظر بدین

  6. bad گفت:

    خیلییی خوبه خیلییی قشنگع حتما بخونید?

  7. فرشته گفت:

    سلام.. رمان خیلی قشنگی بود من که خیلی دوست داشتم 😊

  8. مهدخت گفت:

    عالیه عالی

  9. دلارام گفت:

    سلام خسته نباشین میگم به نویسنده این رمان.واقعا قشنگه من تا الان نصف بیشتر شو خوندم .عالیه. حتما بخونیدش.

  10. نمیدونم گفت:

    خوب بودا ولی اگه وقتی که گذشته را تعریف میکرد مینوشت فلاش بک به گذشته بهتر بود اخه اینطوری یکمی ‌ادم گیج میشه

  11. آرمیتا گفت:

    این رمان عااااالی و بینظیر بود, یکی از قشنگترین رمان هایی ک خوندم و چندین بار هم خوندمش, ممنون از نویسنده اش 🙏🙏🌹

  12. آزیتا،🌹 گفت:

    عالی بود کلمات خیلی خوب کنار هم چیده شده بود دوسش داشتم ممنون

افزودن نظر