دانلود رمان بی تو مگه میشه نوشته فرنوش صداقت
خلاصه رمان:
دانلود رمان بی تو مگه میشه نوشته فرنوش صداقت وای خدا باورم نمیشه دوباره مهمونی.. اونم کجا؟ خونه عزیز..وای استرس گرفتم چی میشه یعنی؟ هربار باید این استرس رو تحمل کنم…وقتی میریم اونجا باید لالمونی بگیریم تا تازه بفهمیم دلیل جمع شدنمون چیه….. خدا به خیر بگذرونه….با صدای مامانم از فکر و خیال بیرون اومدم….
رمان های دیگر ما:
نام رمان : رمان بی تو مگه میشه
به قلم : فرنوش صداقت
حجم رمان : ۳.۱۲ مگابایت پی دی اف , ۱.۷ مگابایت نسخه ی اندروید , ۱.۰۳ مگابایت نسخه ی جاوا , ۱۸۹ کیلو بایت نسخه ی epub
قسمتی از رمان:
-چرا داد میزنی مامان؟ همینجام.
-زهرمار و مامان…پاشو آماده شو.. داریم میریم تو هنوز آماده نیستی…
-خب الان آماده میشم.چرا اینقد هولی?
مامان با قیافه ای که ناراحتیشو نشون میداد گفت:مگه نمیدونی عزیز وقتی کل
بچه هاشو دعوت میکنه یه منظوری داره وگرنه اون ترحیح میده مهمونی بره تا مهمونی بده.
-والا شما عروسشی…حتما همینه دیگه..
وای خدا باورم نمیشه دوباره مهمونی.. اونم کجا؟ خونه عزیز..وای استرس
گرفتم چی میشه یعنی؟ هربار باید این استرس رو تحمل کنم…
وقتی میریم اونجا باید لالمونی بگیریم تا تازه بفهمیم دلیل جمع شدنمون چیه….. خدا به خیر بگذرونه….
با صدای مامانم از فکر و خیال بیرون اومدم….
– هانا!
یهو در اتاق باز شد .مامان در حالی که سعی داشت خودشو کنترل کنه
با عصبانیت گفت:دختره ورپریده چرا هرچی صدات میکنم جواب نمیدی؟
معلوم هست چ غلطی میکنی؟ (مامانمه دیگه زیاد اعصاب نداره)
-چرا داد میزنی مامان؟ همینجام.
-زهرمار و مامان…پاشو آماده شو.. داریم میریم تو هنوز آماده نیستی…
-خب الان آماده میشم.چرا اینقد هولی?
مامان با قیافه ای که ناراحتیشو نشون میداد گفت:مگه نمیدونی
عزیز وقتی کل بچه هاشو دعوت میکنه یه منظوری داره وگرنه اون ترحیح میده مهمونی بره تا مهمونی بده.
-والا شما عروسشی…حتما همینه دیگه..
خیلی خوب بود ممنون
خیلی مزخرف بود.حیف از وقتی ک برای خوندن این رمان هدر بشه