دانلود رمان بازمانده ای از طبیعت اختصاصی یک رمان
خلاصه رمان :
دانلود رمان جدید بازمانده ای از طبیعت تیارانا ی قصه ی ما باید با تمام مشکلات کنار بیاد و آروم آروم راز های مخفی تاراگاسیلوس رو آشکار کنه دستم رو گذاشتم روی سرم و نشستم. به اطراف نگاه کردم. من اینجا چیکار میکردم
دستم رو گذاشتم روی سرم و نشستم.
به اطراف نگاه کردم. من اینجا چیکار میکردم؟؟؟؟منکه……منکه……اصلا من کجا بودم که از اینجا
سردر آوردم؟؟؟؟چرا هیچی یادم نمیاد؟؟؟؟؟وای خدا این دیگه چه بلاییه که سرم اومده؟؟؟؟؟
تو همین فکرها بودم که صدای شکستن چند تکه چوب از پشت بوته هایی که پشت سرم قرار داشتن
رو شنیدم!!!حتی جرأت اینکه برگردم و ببینم صدای چیه رو نداشتم!!!!وای خدا اینجا دیگه کجا
بود؟؟؟؟؟
بار دوم که صدا تکرار شد،بی توجه به سردردم از جام پریدم و شروع به دویدن کردم. بدون اینکه
بفهمم مقصدم کجاست و دارم از چی فرار میکنم. فقط می دویدم و میدویدم…….
وقتی متوقف شدم که پام به تنه ی درختی که روی زمین افتاده بود و راه رو بسته بود گیر کرد و به
طرز فجیعی از طرف بازوی چپم محکم خوردم زمین!!!!بازوم به طرز وحشتناکی موقع افتادن صدا داد
و درد میکرد و بازوهام داشت میسوخت.
وقتی چشمم به بازوهام افتاد تازه فهمیدم که با چه وضعیتی تو این جنگل لعنتی گیر افتادم.فقط یه
لباس آستین کوتاه به رنگ فیروزه ای تنم بود و موهام به صورت پریشان،روی شونه هام پخش شده
بود و اونو پوشونده بود.
باز هم صدای شکستن چوب اومد.ولی چون بازوم درد میکرد و از درد به خودم مچاله شده بودم حتی
نتونستم از
حتی
نتونستم از
جلد دوش اومده آیا؟اگه اومده میشه بزارینش؟اگه نیومده کی میاد؟
متاسفانه جلد دومش رو پیدا نکردیم . در حال تایپ نیست .هروقت پیدا کردیم روی سایت قرار میدیم
جلد دومش اسمش طلسم عشق هست ک در انجمن نگاه دانلود در حال تایپه
جلد سومش چی اومد؟
جلدسومش ادامه پیدا میکنه؟
اخه من تا جایی خوندم که هلن وریتا توسط یه مرد نجات پیدا میکنن ولی ادامشو دیگه پیدا نکردم