دانلود رمان باران عشق
خلاصه:
دانلود رمان باران عشق آرش پسریه که ۵سال پیش از طرف خونوادش طرد شده ۵ سال خودش کار کرده و روپای خودش وایساده و لی همیشه یه عقده داشته… همیشه تنها بوده …. حالا یه اتفاق باعث میشه آرش بازم
پیش پدرو مادرش برگرده … اتفاقی که زندگیشو تغییر میده و عشق رو برزندگیش میباره…..
رمان های دیگر ما:
رمان باران عشق ن
وشته fateme1996 کاربرنودهشتیا
آرش پسریه که ۵سال پیش از طرف خونوادش طرد شده ۵
سال خودش کار کرده و روپای خودش وایساده و لی همیشه
یه عقده داشته… همیشه تنها بوده …. حالا یه اتفاق باعث میشه آرش بازم
پیش پدرو مادرش برگرده … اتفاقی که زندگیشو تغییر میده و عشق رو برزندگیش میباره….
مو باز کردم و به سختی پتو رو کنار زدم وافعا دل کندن از پتوی گرمو نرم چقد سخته!
گوشیمو جواب دادم: بله ؟
ـ سلام آرش… یه لحظه حس کردم کر شدم . این صدای خودش بود؟؟؟
بابا….؟؟ چند وقت بود که با زنگ خوردن گوشیم امیدم به این بود که بابا یا مامان باشه ولی نبود…… حالا…
ـ آرش… آرش صدامو داری؟
-س… سلام بابا
– سلام خوبی؟؟
به راحتی بغض تو صدام پیدا بود . صدام در نمیومد.ـ بله بابا میشنوم . چ عجب یادی از من…
حرفمو قطع کرد و گفت: برای این حرفا زنگ نزدم . کار مهمی باهات دارم. میتونی بیای اینجا؟
-بیام خونه؟
-نه بیا سرقبرمن!
-ا بابا خدانکنه
-کی میای؟؟
همین الان
صدای بوق ممتد نشون داد قطع کرده یعنی بابا چیکارم داشت بعد از دوسال؟وای خدا…
یعنی من ۵ساله مامانو بابارو ندیدم؟
تموم خاطرات به ذهنم حمله ور شدن . نشستم رو تخت .
صدای حسام رو میشنیدم : آرمیتا من دوست دارم…
ـ بس کن حسام الان ارش سرمیرسه…..
-ولی ارمیتا….
پیشنهاد می شود
رمان هوایی هوایت زمینی | غزل نارویی
رمان شیاطین هم فرشته اند | roro nei30
رمان شاهزاده ی گدا |ستاره حقیقت جو
قسمت دانلود
لینک های دانلود پاک شده است