خلاصه رمان :
دانلود رمان اقیانوس ستایش در پی اثبات بی گناهیش به جرم قاتلِ خواهرش نبودن و خیانت نکردن، تهمت خیانتی که بهش زده بودند. تهمت چشم داشتن به شوهرِ خواهر زمانی که دامادها برادر بودند؛ با درد های طرد شدن از طرف خانواده و نامزدش، از دختر لوس خونه بودن فاصله میگیره و روی پای خودش می ایسته. ستایش تو راه اثبات بی گناهیش به همه اهداف و آرزوهاش میرسه و چشم خیلی ها رو به خودش خیره میکنه. حتی ارشام سرد و سخت و تو این راه راز قتل خواهر خبرنگارش برملا میشه.
آدما تو بچگی بد خطن فقط کسایی که با خلوص نیت کنارت هستن بدخطیت رو تا زمانی خوش خط بشی، تحمل میکنن.
دانلود رمان اقیانوس
قسمتی از رمان:
دانلود رمان اجتماعی از ذهنم داشت لود میشد این زلزله خونه منو از کجا پیدا کرده بود
گرچه حدسشم سخت نبود، این هیچی پاشده اومده ایران ؟!
اوف خدا منو از دست این سرتق بکش .
بهش گفتم :هعی خانم خانم نمیخوای توضیح بدی ؟یه نگاه بهم کرد ؛یهو انگار زیرش جرقه گذاشتن پرید بالا.
-یعنی ستی تو سنگ پا رم رد کردی خجالت نمیکشی هان ؟؟
تو نباید به من زنگ بزنی هان ؟نباید یه خبر بدی که مرده ایی ؟زنده ای ؟اکسیژن هوا رو مصرف میکنی یا کربن دی اکسید میدی بیرون هان ؟
-یاتاغان ،سرطان درد بلا تیر چته هعی هان هان راه انداختی هان و چی ؟هان ها بوگو ؟
-هانو پیچ پیچی ارپیچی .
(هردو باهمگفتیم ):لئوناردو داوینچی اینه قفل زنجیر کمربند .
-اوف خاک باغچه قاشق قاشق فرق سرمون مثلا بزرگ شدیم؛ نگفتی چرا پاشدی اومدی ایران هوم ؟
-خب تو نه زنگی میزنی نه جواب منو میدادی ؟خب من نگران شدم نکنه اتفاقی برات افتاده نتونستم طاغت بیارم جمع کردم اومدم .
-اوپس خب مگه بهت نگفتم یه مدت ممکنه گوشیمم شنود کنن هوم ؟نگفتم منتظر باش حالا ک کسی تو رو ندید ؟تعقیبت نکرد ؟
-نه اهورا منو اورد .
-چه زودم شد اهورا من هنوز بهش یه سرگرد میبندم پاشدی اومدیاهورا اهورا راه میندازی ؟
-ببند ستی جریان اونطوری نیس که تو فکرمیکنی .
-پس چی ؟
-بهم کمک کرد تا تو رو پیدا کنم رفتم زنگ زدم بهش، رفتیم کافی شاپ بهم گفت: تو رو راضی کنم باهاشون همکاری کنی .
-چه همکاری ستاره دلت خوشه چهارسال گذشته هنوز اونارو نگرفتیم که هیچ مدرک محکمو درست درمونیم نداریم که دلم بهش خوش بشه .
-درکت میکنم ولی خودتم خوب میدونی که برای حفاظت از خودت برای پیشرفت کردن تو این راه باید بااونا باشی
پیشنهاد می شود
رمان رآسیزم (بانوی شب) | نسترن محمودی
رمان دیباچهیِ شیفتگی | nazy.8
چرا دان نمیشه
لینک های دانلود اصلاح شد
تقلید کردن خوبه اما نه کپی کردن
اینجوری بهت بگم که شما رفتی رمان “سفر به دیار عشق” و خوندی بعد هرچی ازش متوجه شدی رو نوشتی و اسم خودت و گذاشتی نویسنده این رمان کاملا از اون کپی شده
ورژن دوم سفر به دیار عشق بود دیگه نه؟ ولی خدایی قلم اون کجا و قلم این کجا..کل این رمان به اوممم و اوف گذشت..خیلی قلمش چرته ..نباید دان میکردم
نخونده میتونم بگم کپی شده ار رمان سفر به دیار عشق. در این که رمان سفر به دیارعشق یه رمان بینظیر هستش شکی نیست ولی اینکه شما فکر میکنی با کپی کردن میتونی جلو بری اصلا خوب نیست به عنوان یک نویسنده
با عرض سلام و خسته نباشید و تشکر از سایت خوبتون ِِ
خواستم مطالبی رو عنوان کنم که نشون دهنده ضعف اکثر رومان ها هستش ،البته قصد بی احترامی نیستش و خسته نباشید میگم خدمت همه نویسندگان عزیز
رمان هایی که میزارین داخل سایت خیلی ایرادات دارن
۱-غلط های املایی دارن اکثرا
۲-رمان ها خیلی شبیه به هم هستن ۱۰ تا رمان بخونی همه شبیه به هم و آخرشو میشه حدس زد
۳-موضوعات و تعریفات همه شبیه به هم مثلا:همه پولدارن ،همه زیبا و جذابن ، همه مغرورن و البته غرور کاذب دارن ،همه ماشالله یه دوست دارن و باهم کل کل ،همه با صدای آلارم گوشی بیدار میشن ،همه توضیح چی پوشیدن ،همه توی آینه خودشونو میبینن و …. اینا همه رو توی هر رمانی بخونی هستش و آدم میفهممه اخرش چی میشه ترغیب پیدا نمیکنه تا آخر بخونه
۴-نویسنده هاتون از آرزوهاشون رمان میسازن و ارائه میدن ،یکمی بر اساس واقعیتم باشه بد نمیشه
۵-همه موضوعات عشق و عاشقی بنظرم خیلی موضوعات دیگه هستش میشه از آن کتاب و رمان ساخت
در آخر باز هم تشکر و خسته نباشید میگم به همه عوامل سایت و نویسندگان عزیز
امیدوارم پاسخگو باشین و رسیدگی کنید
سلام
همه نویسنده ها مال ما نیستن
رمان هایی که منبع زده یک رمان مال ما هستن و ویراستاری و… شدن