دانلود رمان آهنگ دیدار
خلاصه ی داستان:
دانلود رمان آهنگ دیدار نوشته صدیقه احمدی اختصاصی یک رمان درخشنده، دوستم، با برادر چشم مغولیاش به نیلآباد میآیند که خبر قبولی مرا در دانشگاه تهران بدهد. اگر خبر مرگ مرا میآورد چقدر خوشحالم میکرد. چطور میتوانم آنجا را ترک کنم؟ هنوز امید برگشتن
رمان های دیگر ما:
رمان آهنگ دیدار
نوشته صدیقه احمدی
پلنگ مرا در آن باغ سوت و کور نگه داشته است. دلهره اینکه او برگردد
و من آنجا نباشم و مرا نبیند و دلهره این که مادرم آدرس من را در تهران به او ندهد،
دیوانهام میکند، دلم میخواهد باقی ثانیههای عمرم را در آنجا و چشم به راه او باشم ولی…
ونوس با دلواپسی به کامیار گفت :اگه پدرت منو نپسندید من دیوونه میشم.
کامیار به چشمان کمرنگ او که مژه های یکدست سیاه آنها را احاطه کرده بود
نگاه عمیق و مهربانی دوخت و گفت:حتی اگه پدرم مشکل پسند ترین آدم روی
دنیا باشه هیچ ایرادی نمیتونه بتو بگیره.تو خوشگل ترین دختر دنیایی.
-آخه فقط خوشگلی که مهم نیست.
-درسخون و زرنگ هم هستی مهربان خنده رو روشنفکر تک فرزند
و خونواده دار تو همه معیارهای ذهن بابارو داری.
ونوس هنوز دلواپس و نگران بود با دلهره پرسید:حالا اومدیم
و بابات منو قبول نکرد تو از من میگذری؟
-معلومه که نه نگران نباش عزیزم!من اینقدر تعریفت رو پیش خونواده
م کرده ام که دیدگاهشون مثبت مثبته به علاوه اونها روشنفکرن ممکنه
عیب و ایرادی بگیرن ولی عاقبت حق انتخاب و تصمیم گیری رو به من میدن.
دل ونوس همچنان گرفته بود گفت:همه ش بخاطر عشق واسه اینکه
نمیتونم از سر اولین عشقم بگذرم.
-منم همینطور عزیزم.ما با هم عهد بسته ایم که با کمک هم همه
موانع و مشکلات رو از سر راهمون برداریم مطمئن باش پیروزیم.
ونوس آدرس مطب پدر کامیار را یادداشت کرد که ساعت ۶ بعدازظهر به حضور
رمان جای مادرم زندان نیست | مریم علیخانی
رمان به دنبال انتقام | Mahbanoo_A