معرفی رمان:
دانلود رمان آه _ دلارام زنی دلسوخته، بزرگترین گناهش عشق به معشوقیست که هرگز برای او و احساساتش ارزشی قائل نبوده و نیست… و این مرگهای هرروزهای که گریبانگیرش شده یحتمل کفاره همین گناه است.
اما این سوختن و عاشق ماندن بیپیامد نیست و دخترک کوچکش را از داشتن پدر و مادری زیر یک سقف محروم ساخته است.
و تن این زن عاشق پیشه از آه مظلومی که ممکن است همسرش پشت قبالهی جداییشان کند، هراسان میلرزد.
دانلود رمان آه
قسمتی از رمان:
نفرت از هر بود و نبود، شاخه به شاخه در وجودم ریشه دوانده و این حس در تمامِ من پراکنده میشود.
مقابل آینه ایستاده و نم صورتم را با آستین لباس پاک میکنم.
میل عجیبی به پایین آوردن اجزای صورت آینه دارم اما افسوس که صدای شکستن آن هم نیکبختی خفتهام را بیدار نمیکند. بیدار نمیکند… جانِ رفته مرا بیدار نمیکند.
مثل کوهی از برف زیر آفتاب سوزانِ نبودش درحال از بین رفتنم. اگر به جای او بودم، موکداً عذابم کمتر بود.
نگاهم نگاه قاب عکسش را میبوسد. چه کسی گمان میکرد این عکس از خود او وفادارتر باشد؟
تنم میلرزد. هنوز باور نمیکنم رفته باشد.
جنون گریبانگیرم میشود. گوشی را با تمام قوا به سمت قاب عکس بالای تخت پرت میکنم… به هیچکدام نیازی ندارم. وقتی که قرار نباشد خبری از او به گوشم برسد، تلفن را چه نیاز؟ یک عکس بیتنفس را چه نیاز؟ اصلاً زندگی را چه نیاز؟!
پرت میکنم و قاب عکس میشکند. من میشکنم. آینده خیال اندیشم میشکند. دل… دل میشکند!
تنگدل و حزینتر از هروقت کنج اتاق کز میکنم.
قلبم تیره میشود از اینهمه فلاکتی که بر تقدیرمان چیره شده است. به جان اویم، نمیتوانم! کالبدم برای تحمل چنین رنجی عجیب کوچک است.
پیشنهاد میشود
دانلود رمان وقتی قوانین شکسته می شوند