دانلود دلنوشته ممنوعه
مقدمه :
دانلود دلنوشته ممنوعه _ از همان روزی که آدمی میوهی ممنوعهای را برای حوٓایی چید، همه چیز هستی ممنوعه شد!
این کتاب اختصاصی سایت یک رمان است.
پیشنهاد می شود
دانلود دلنوشته از شهر دلت کوچ خواهم کرد
دانلود دلنوشته دنیاى خواب رفته
دانلود دلنوشته طلوع دوباره ی من
قسمتی از کتاب :
روبهروی آینه ایستادم، نگاهی به تمام چهرهام کردم
چقدر فرق کرده بودم!
بیهیچ آرایشی، بیهیچ رنگ و رویی
یادم آمد برایم زیبایی
ممنوعه بود.
***
پر از بغضم، پر از حرف، پر از درد، پر از غم،
خواستم به کسی بگویم، کسی را پیدا نکردم!
خواستم فریاد بزنم، فریادی که گوش زمین و زمان را
کَر کند، فریادی که تمامم را خالی کند،
دهان باز کردم ولی نتوانستم
نتوانستم
چون من دختر بودم
فریاد برایم ممنوعه بود.
***
روی قلبم نوشتم ورود ممنوع
عشق آمد و گفت بیسوادم.
این مال گذشتهها بود
عشقهای امروزی همه سواد دار شدن، حرفهای قُلمبه
سُلمبه میگویند، احمد شاملو میخوانند، همه چیز را
خوب میدانند.
میآیند دم در قلبتان میایستند،
حرفهایشان را میزنند،
عاشقتان میکنند و میروند؛
علت را جویا شوید میگویند:
-روی قلبت نوشته بودی ورود ممنوع…
در این روزگار به یک بیسواد نیازمندیم…
***
ممنوعهام، نتوانستم گریه نکنم در فراغت
زیر قول زدم میدانم، ولی انصاف بده
دختر است و گریههایش
دختر است و قلب ناتوانش
دختر است و روح لطیفش
نمیتوانم، با صدای بلند فریاد میزنم
نمیتوانم در فراغت گریه نکنم
خودم راهیات کردم، خودم بار سفر برایت بستم
ولی کم آوردم
ممنوعهام هنوز نرفته کم آوردم
گریهام را بگذار به حساب آبی که پشت سرت میریزم
پشت سر مسافرم آبی از تمام وجودم میریزم
که برگرداند تو را…
پیشنهاد می شود
دلنوشته من یک دخترم |_sanam_gh
دلنوشته ماشین زمان | meli770 و شمیم فرهادی