دانلود دلنوشته خستگی بی پایان
خلاصه:
دانلود دلنوشته خستگی بی پایان میترسم با اولین قدمم زمین فرو پاشد و آن آرزویی که شب و روزم را به همراهش سپری ، را هم با خود ببرد ! قلب و احساسم… تنها به آن نگاه حسرت بار هم رازی هستند ! درسی را که تو در این مدت کوتاه ، به من آموختی !معلمم با همه تلاشش در آن همه سال ، نتوانست به من بیآموزد !
دلنوشته های دیگر ما:
هیچوقت با آدامهایی که زیادی جدی هستن نباید دردو دل کرد !
همیشه با اونایی باید دردو دل کنی که میخندن !
نگو اونا درد ندارن و برای همینه که شادن !
برعکس… اونا بیشتر درد دارن؛
برای همین ، دیگه به قول قدیمیا پوستشون کلفت شده و با هر چیز کوچیکی ناراحت نمیشن !
ولی اونایی که جدی هستن ، زیادی ضعیفن !
اونا توان ندارن ، دلشون اینقدر نازک و ظریف هست که با یه درد کوچیکی دیگه از هم بپاشه !
به سلامتی اونی که… آبرو را به ما یاد داد با سختگیریهایش؛
غیرت را به ما یاد داد با اخمهایش؛
پرواز را به ما یاد داد با نوازشهایش؛ درد را از یادمان برد با کوه شدنش در کنارمان؛
مهربانی را به ما یاد داد با لبخندهایش؛
دوست داشتن را به ما یاد داد با آغوشش؛ عشق را به ما یاد داد با عشق ورزیدنش…
شاید دلیلش همین باشد که اینگونه او را عاشقانه میپرستم!
تقدیم به← خودش درست است!
در آن روزهایی که تو برای خندههای من دلخور بودی…
من برای گریه های تو بارانی بودم!
ولی بدان که ” آن روزها ” بودم!
و نه ” این روزها “! گاهی وقتها دلت میخواد سرت رو بذاری روی شونهی یه نفر و زار بزنی!
اینقدر زار بزنی که خالی بشی!
و طرف آروم با انگشتاش اشکاتو پاک کنه و دستشو روی موهات بکشه و بگه؛
پیشنهاد می شود
دلنوشته برای قلبِ شکسته ام | Yegane