دانلود دلنوشته آرامم اما پر هیاهو ⭐️

اما پر هیاهو نمی‌دانم چند روز یا اصلا چند ماه است که دلم هوس گذشته را کرده…؟! همان زمانی که از مدرسه باز می‌گشتم.و تو، سر کوچه می‌ایستادی و نگاهم می‌کردی؛ آرام اما پرهیاهو…اما من همیشه، اخم کنان از کنارت رد می‌شدم…حال دو سال از آن زمان گذشته است… تو نیستی اما هنوز هم در خیالم گاه سر کوچه می‌ایستی با لبخندی در لب نگاهم می‌کنی

موهایم را دست نخورده گذاشته‌ام…
چون هیچ وقت از تو نشنیدم که بگویی کوتاه‌شان کن… یادم است همیشه می‌گفتی:
-موهای زیبایی داری!

دلم تنگ است برای آن دو گوی غرق در قهوه‌ای تیره‌ات…
همان چشمانی که جز من به هیچ کس خیره نمی‌شدند…
نمی‌دانم چشمانت رنگ گرفت…
یا من، جز خودم کس دیگری را در آن‌ها یافتم…؟!

نمی‌دانم آدم‌ها انقدر بد بودند یا تو انقدر خوب که هنوز با اینکه نیستی در اتاقچه‌ی خیالم می‌رقصی و من باز در بیداری خوابم می‌برد…؟!

هنوز هم در تاریکی خلوتم صدایت می‌زنم!
اما فرقش با گذشته این است تو نیستی که جوابم را بدهی…
به جای تو سکوت است که بر سرم آوار می‌شود…

 

دانلود دلنوشته آرامم اما پر هیاهو

 

دانلود دلنوشته آرامم اما پر هیاهو

 

موهایم را می‌بافم به امید اینکه باز گردی…
گفته بودی موی فر را دوست داری!

سر طاقچه‌ی دل من همیشه جای عشق خالی بود…
آمدی و کودکانه تو را در آن طاقچه جا دادم…
حال که رفتی… طاقچه‌ام را هم با خودت ببر…
چون دیگر دلی برایم باقی نمانده است…

کودکانه دوستت داشتم… از همان کودکانه‌های خالص که بی ریا هستند…
اما تو بزرگانه دوستم داشتی… از همان بزرگانه‌هایی که برای کودکانه‌ها دروغ می‌بافند…

گفته بودی تا ابد و یک روز هستی…
نمی‌دانستم که ابدت عفو خورده است…
حال آن یک روزش را چطور؟
می‌مانی؟

حالم خوب است!
راستش را بخواهی امروز هم به امید دیدنت از سر کوچه‌مان رد شدم…
اما باز هم نبودی…
خسته نمی‌شوی از این همه نبودن؟!

 

دلنوشته هایی دیگر ما:

4/5 - (4 امتیاز)

منتشر شده توسط :REZA_M در 1757 روز پیش

بازدید :1729 نمایش

این کتاب را به اشتراک بگذارید ..

نام رمان

دلنوشته: آرامم اما پرهیاهو

نویسنده

نویسنده:..ice-Queen..

ژانر

موضوع:عاشقانه ، اجتماعی

طراح

طراح:لیدی گرین

تعداد صفحات

تعداد صفحات:12

اندروید

دانلود فایل apk

پی دی اف

دانلود فایل pdf



دیدگاه خود را بنویسید . تعداد نظرات : ( 1 )


  1. مردآهنی گفت:

    زیبا و تحسین برانگیز بود… بطوری که از این همه عشق ، خاطرخواهی و صداقت و سادگی و خلوصی که در این دلنوشته دیدم باز دوباره ساحل رویاهایم پرتلاطم شد.

افزودن نظر