حواسمان به آدمهای دور و برمان باشد! درست همانند زمان بازی لِی لِی که حواسمان هست پا روی خط نگذاریم! زندگی پر از اتفاقاتی است که هیچکس نمیداند چگونه اتفاق افتاد! یکهو به خودت میآیی و میبینی دختر بچهای که از تولدش بودهای و سالها از سر و کول تو بالا میرفت امروز دیگر نیست!
دقیقتر بگویم بیش از چهل روز است که دیگر نیست و تو تنها سر خودت را با غرور مزخرفت گرم کردهای!
بیایید اندکی به خودمان رحم کنیم! به حس عذاب وجدانی که پایش را بیخ گلویمان میگذارد!
بیایید اندکی حواسمان به آدمهای دور و برمان باشد!
و من به شدت به گفته یکی از اندیشمندان معتقدم که در آخر تمام این کارها برای خودمان است!
تقدیم به روح نیکا، دختر بچهای که امروز فهمیدم دیگر نیست!
سلام جانا!
امروز پشت چراغ قرمز عقل بودم!
چشمم به بچههای کاری افتاد که در سرمایی که سراسر وجودم را گرفته بود در حال کار بودند.
دخترک کوچکی با دسته گل های نرگس به شیشه ماشین زد.
– خانم! گل نمیخواین برای چشمهاش؟
نگاهی به چراغی که همچنان قرمز بود انداختم.
دانلود دلنوشتهی لِی لِی
– سبز نمیشه که برسم بشون!
– خانم اون چراغ اکثر وقتها قرمزه! ما هم اینجاییم که دیدنمون یادآور خیلی چیزها برای رانندهها باشه! مثلا بگیم بعضی چیزها برای شکستنه! مثل این قانونها! اما خب خیلیها بهمون محل نمیدن! حتی تو این سرما شیشه رو پایین نمیدن که من به بهانه فروش این گلا زیاد حرف بزنم و یکم دستم رو جلو شیشه بگیرم تا بخاری دستهام رو گرم کنه! خانم گل بدم؟ دستهای دوتا… .
دیگر منتظر ادامه حرفهایش نشدم و پایم را روی گاز فشردم و قانون را شکستم و به چشمهایت رسیدم!
آرامش را گرفتم!
چشمهایت بوی گل نرگس داد!
برگشتم تا نرگس بخرم برای چشمانت!
گلها را بود!
دخترک را نه!
پسرکی با دسته گلهای نرگس به شیشه زد.
– خانم؟ گل بدم؟
– اون دختر قبلی کو؟
– دستهاش جلو پنجره خیلی گرم شد! اما همین که رفتین قلبش یخ زد! دو هوایی شد! مرد! راستش بین بچهها پخشه که چون یه مدت کم به حرفهاش گوش دادین امید گرفته که میخواین گل بخرین! اما بعدش که رفتین امیدش شد سم! کشتش! خانم؟ گل میخواین؟
بغضم را با هزار افسار زنجیر کردم و باز در رفت و قطرهای اشک سر خورد و روی گل های نرگس افتاد!
– دستهای چند؟
+سهتا ب*و*س و یه بغل اما چون دیگه شبه واسه شما تخفیف میدم که میشه دو تا ب*و*س و یه بغل! بدم خانم؟
جانِ من؟
گل میخوای؟
چون تویی فقط یه بغل!
دلنوشته های کابران انجمن :
دلنوشتهی هستهی قلبم | ف.زینلی
سلام🌹
دلنوشته قشنگی بود و انتقال حس و حالات از کیفیت مطلوبی برخوردار بود مخصوصا متن اشعار کودکانه ای که خودتون با توجه به متن عوض کرده بودید
با آرزوی موفقیت برای ستاره و یاس عزیز🌹
فایل پی دی اف یکم مشکل داشت، اسم دلنوشته اشتباها توش خورده بود و اسم نویسنده ها هم!
برای وقتی ک گذاشتی و نظرت، مرسی ک*-*♡
الان ب اسم دلنوشته خودم دقت کردم.-.
راس میگ-_-